معجزات امام رضا (ص)

مرسیییی عزیزم

قربون اقامون برمممممممممممممم

آقای من مهربون تر از این حرفاست

من یه داستان دیگه دارم داستان از این قرار

که یه روز تو یکی از روستهای مشهد یه خانواده ای بودن که خیلی فقیر بودن یه روز مامانه به پسرش میگه پسرم این کوزه رو بگیر با این 1تومن برو روغن بگیر بیا پسره بلند میشه راه میفته یهو یاد حرف یکی از بزرگان فامیل میفته که همیشه میگفته اگه 1تومن تو راه خدا یا خیر خرج کنی خدا 10 برابرشو بهت مده پسره یه فکری به سرش میزنه میکوبه پیاده میره پابوس امام رضا میره تو صحن امام رضا ووقتی نزدید ضریحش میشه نگاهی به گوزه خالی و1تومن تو دستش میکنه میگه یا امام رضا من این 1تومنو میندازم تو ضریح شما تا شما 10 تومن بهم بدید تا بتونم روغن بیشتری برای مادرم بخرم پسره 1تومنشو مینداره هر چی منتظر میمونه میببینه نه کسی بهش پولی نداد با چشم گرون وگوزه خالی به خانه بر میگرده دیگه هوا تاریک شده بوده با ترس در رو میزنه وقتی مادرش میبینه که کوزه خالی وپولی در کار نیست تا میتونسته پسررو کتکش میزنه طوری که پسره از درد وگریه خوابش میبره شب که مادرش خوابیده بوده یهو میبینه دارن در میزنن بلند میشه میره در روباز میکنه میبینه یه اقایی که انقدر صورتش نورانی یه سینی بزرگ روی سرش ویه گوزه پر روغن توی سینی هستش رو میاره میده به این زنه وقتی زنه نگاه به صورات ودست این مرد میکنه میبینه جاهاییش کبوده میگه تو که هستی چرا نمیتونم صورتتو خوب ببینم یه صدایی از مرد بلند میشه میگه من امام رضا هستم این کبوید ها همش کار شماست با هر سیلی که به صورت اون فرزندت میزدی دردش به من بیشتر وارد میشد ولی بگیر این کوزه پر روغنو واین 10 تومن پولو بده به پسرت بهش بگو با این پول کسب وکار راه بینداز که انشاااه هر روز 10 برابرشو در میاری یهو امام در رو میبنده ومیره هر چی زنه سعی میکنه در رو باز کنه در باز نمیشه ومیاد میره سراغ فرزندش میبینه همونجاهایی که از دست وصورت امام کب.د بود تن فرزندشم کبود های های گریه میکنه تا فرزندش از خواب بلند میشه وهمان فرزند با اون 10 تومن اینده ثروتمندی بزرگ میشه که الان در صحن امام رضا یه سقا خونه ای از طلا درسته کرده که الان دقیقا اسمش یادم رفته فکر کنم اکثرا دیده باشید

اره درسته داستان اسمال طلا بود

یا ضامن آهو

منم
رفتم حرم امام رضا برا بچه
خدا رو شکر جواب دلمو داد همون بار اول نینی اومد تو دلم اییشالله نذر کردم به سلامتی نینی به دنیا اومد بعد از 4 ماهگیش ببرمش پابوسش

با غریب الغربا

یا امام هشتم....

ای خداااااااااااااااااااااااا
یا امام رضا(ع) حاجت من رو لطفا بده... قربونت برم...