ظهر اومدیم خونه مادرشوهر ناهار خوردیم ظرفهارو شستم چایی خوردم بالش پتو برداشتم اومدم خوابیدم کنار رادیاتور گرمم شده اساسی کلی مزه میده خواستم این حال خوب رو با شما به اشتراک بذارم😁 هیچی بخاری و رادیاتور نمیشه ❤️
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
صدای برفو دوست دارم,آره برف صدا داره,مثل صدای روزایی که میگذرن,یه خروار برف میشینه با اون بیصداییش,یه عالمه روز و شب از سر میگذرونیم با اون بیصداییش........تو بمونی آخرش برام,,,تو بمونی برفو دوست دارم....
هییییع مادرشوهر. ما اصلا دوست نداره ما بریم خونش..تا ده سال هم ما. رونبینه سراغمون نمیگیره
هیچ وقت به پسرم نمیگم مرد که گریه نمیکنه...اما همیشه اینو در گوشون زمزمه میکنم که مرد نامردی نمیکنه......یه دونه نی نی تو راهی داریم که داداش امیر عاشقشه...دعا کنید سالم بیاد