تایپیک قبلیمو بخونیدتصمیم گرفتم برم خونشون و همه ی حرصم و خالی کنم و بهش بگم دخالت نکن و چون منو همش بازن داداشلی توسری خوذش مقایسه میکنه بگم من اونا نیستم وبیام بیرون و موضوغ روبه همسرم بگم که به قدری بی احترامی بهم کردنتونستم کنترل کنم خودمو وباتمام توانم ارتباطموکم کنم چون خیلی دخالتاش واصح وزیاده حالا خودم به همسرم بگم میخوام بامامان صحبت کنم یا وقتی که میخوایم بریم خونشوت من چندساعت جلوتربرم؟
لطفا زود قضاوت نکنین من ازفشاربی انذازه ی عصبی اینکارومیخوام بکنم چون هرچی گفت احترام نگه داشتموشوهرمم چیزی نگفت دیگه نمیتونم تحمل کنم