2737
2739
عنوان

جرقه زدن چشم

| مشاهده متن کامل بحث + 3404 بازدید | 117 پست
اره والا   ولی شده بود...  حالا حتما شبکیه ت سوراخ نشده که...ان شالله چیزی نیست اما عقل سل ...

نه دوهفته دیکه نه

اول هفته دیگه

شنبه یکشنبه این ها

اگه اورژانسیه فردا برم اورژانس بیمارستان چشم

الان چشم مادرتون درست شد؟

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 

حالا فردا یا پس فردا اورژانس بیمارستان چشم میرم اگه چک کنن البته😒

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا فردا یا پس فردا اورژانس بیمارستان چشم میرم اگه چک کنن البته😒

عمل کرد پیش دکتر مسعود ناصری پور میدان ونک تهران عاااااااااااالیه. به نظرم فردا برو

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی
عمل کرد پیش دکتر مسعود ناصری پور میدان ونک تهران عاااااااااااالیه. به نظرم فردا برو

اره فردا میرم پس حتما همون اورژانس چون پزشک خصوصی نیست زنگ زدم

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
2731

سلام ملودی جان چه کردی  رفتی دکتر

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی
سلام ملودی جان چه کردی  رفتی دکتر

سلام گلم الان تو نوبتم

اومدم اورژانس بیمارستان چشم

بهت خبرشو میدم

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
سلام ملودی جان چه کردی  رفتی دکتر

رفتم معاینه کرد گفت هیچ مشکل خاصی نیستش حسابی چشممو شبکیه رو معاینه کردش

گفت اگه علایمت تشدید شد باز بیا اگز نه دو هفته دیگه بیا برای چک گردن دوباره

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
رفتم معاینه کرد گفت هیچ مشکل خاصی نیستش حسابی چشممو شبکیه رو معاینه کردش گفت اگه علایمت تشدید شد با ...

الهی شکر  نگرانت بودم 

زنی که صاحب فرزند نمیشد؛ پیش پیامبر زمانش می‌رود و میگوید: از خدا فرزندی صالح برایم بخواه...پیامبر دعا میکند ، وحی میرسد که آن زن را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود.سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد؟او که بدون فرزندخلق شده بود!؟وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر میکند، از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزويت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن ....هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست!زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.ای کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا. یدونه صلوات مهمونم میکنی
2740
الهی شکر  نگرانت بودم

مرسی عزیزم مهربون😘😘😘😘😘

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
وقتی از نور میرم تو تاریکی گوشه چشمم دوتا جرقه میزنه انگار ی نوری میبینم عین جرقه

منم دو هفته ای اینجوری میشم همش خس میکنم نمیدونم ورا شما دکتر نرفتی

درخواست دوستی قبول نمیکنم سر این موضوع شدید  ضربه خوردم 💔
منم دو هفته ای اینجوری میشم همش خس میکنم نمیدونم ورا شما دکتر نرفتی

چرا رفتم گفت چیزی مشخص نیست اوکیه

منم دیگه بیخیال شدم

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
چرا رفتم گفت چیزی مشخص نیست اوکیه منم دیگه بیخیال شدم

مم سع بار تا الان یهو یه حالت زیگزاکی میاد جلوی چشمم بعدم سر درد مییگگیرم که زدم نوشته بود میگرن 

مامانمم خیلی ساله میشه دکترم رفته گفتن مهم نیست 

ولی من اینسری نمیدونم چرا اینقدر ترسیدم یهو وسواس فکری شدیدم دارم خالا همش حس میکنم گوشه ها چشمم گاه گداری مثل جرقه میزنه نمبدونم خیال میکنم یا واقعا میشه

درخواست دوستی قبول نمیکنم سر این موضوع شدید  ضربه خوردم 💔
اخه الان تو‌همین سایتم زدم خیلیا گفتن خطرناکه فلانو بهمان ترسیدم یهو

منم‌میگرن دارم میشه ازون باشه بنظرت؟باید شبکیه حتما چک شه اگه از اون نباشه خطری نیست

گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟ 
منم‌میگرن دارم میشه ازون باشه بنظرت؟باید شبکیه حتما چک شه اگه از اون نباشه خطری نیست

منکه مامانم داره منم دارم احتمالا از اونه 

شما که رفتی دکتر 

ولی من دیگه تو این اوضاح کرونا واقعا میترسم برم مامانمم مثل من میشه خیلی ساله موقعیکه مخصوصا عصبی میشیم 

درخواست دوستی قبول نمیکنم سر این موضوع شدید  ضربه خوردم 💔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز