وقتی با شوهرم میرم خونه بابام همش استرس دارم که نکنه بابا و مامانم یه حرفی بزنن که به شوهرم بر بخوره
یا شوهرم حرفی بزنه که به اونا بر بخوره
آخر سر سر کوفتشو من بشنوم
اخه هیچ کدومشون اختیار دهنشون رو ندان
خیلی کم هم میرما باید مراقب هر دو طرف باشم
سلام خانما ی گروه گپ خودمونی زدم مخصوص خانما لطفا خانمای بالای 25سال بیان لطفا لفت ندید تا زیاد شیم مرسی لینک پایین تر میذارم کپی کنید عضو شید
https://t.me/joinchat/NCyihhc2--4NNm4H5HiVQQ
تو شوهره منی انگار.همیشه وقتی میریم خونه پدرشوهرم ..شوهرم استرس داره بیچاره خخخ
یعنی مامان بابات. متلک میندازن بهش؟
وااای چقد شبیه منی!!!! ینی کوفتم میشد شوهر بیچارم فقط آروم و متین سرش پایین بعد مامانم از دماغمون درمیاورد کلا سعی داش زندگیمو بهم بریزه، آب میشدم از خجالت الانم قطع رابطم
ای جان عزیزم اوایل زندگی خیلیا اینجوری میشن بعدا طرفین متوجه میشن که هیچکدوم منظوری ندارن حل میشه.منم اینجوری بودم بیخیال شدم درست شد
البته یکم هم به پدرمادرم طوریکه ناراحت نشن سپردم
مامان منو مادرشوهرم باهم دختر عموان و از قدیم سر چیزای بیخود و مفت باهم جور نیستن و همش دارن و از هم بدشون میاد برا همین مامانم به ازدواج ما راضی نبود حتی برام جهاز هم ندادن وقتیم عقد بودم از خونه بیرونم کردن شوهرمم زودی خونه اجاره کرد و از جهاز برام کم نزاش حتی عروسیمونم خودش کرد و خونوادش به بهونه اینک چرا خونواده من کاری نکردن اوناام یه هزاری ندادن بهمون،خیییییییلی سختی کشیدیم تا بهم برسیم و الان خداروشکر میکنم ک کنار هم به آرامش رسیدیم😍
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
