2733
2739

سلام دوستان نت زیاد ندارم فکر کنم تا اخر تاپیکم بزور برسه .

امشب شوهرم اومد دیر اومد خونمون بلافاصله مادر شوهر پدر شوهرم ک میشن عموم و زن عموم اومدن خونمون وبا شوهرم بحث کردن ک چرا دیر اومدی خونه منم اصلا چیزی نگفتم فقط گوش کردم تا این که بهم گفت جاری بزرگت اول عروسیش همیشه خونه من بود خونمو تمیز میکرد منم به اون میدادم میخورد اخه شوهرم گفته بود به داداش بزرگم میدادید میدید الا به من نمیدید عموم هم اینا رو به من گفت منم گفتم جاریم عروس بزرگ میشد شما صداش میکردید اونم میومد تازه به من میگه من تو رو جای دخترم میدونه منم خیلی حرفا داشتم ک میخواستم بگم ولی خیلی بی زبونم و چیزی نگفتم .

قرعه داریم دعا کنین بهمون در بیاد یه خونمون رو عوض کنیم و ازشون جدا بشیم تا رومون بیش تر از این بهم باز نشده .

خسته شدم خدایا 

     زندگی رو دوست دادم چون دخترم هست .         از دست خیلی ها ناراحتم .              خواستی برام دعا کن ممنون 
توروخدا منم دعا کن تقریبا همچین مشکلاتی رو دارم زودتر برم از اینجا 

شما هم فامیلید .

 من ک هرچی میکشم از عمو و زن عموم هستش مشگلات شما چی هست 

     زندگی رو دوست دادم چون دخترم هست .         از دست خیلی ها ناراحتم .              خواستی برام دعا کن ممنون 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
[QUOTE=114888097]شما هم فامیلید .  من ک هرچی میکشم از عمو و زن عموم هستش مشگلات شما فامیل هستیم ...

دقیقا من ک خیلی خسته شدم ۷ سال فقط و فقط سرم منته ک خونه دادیم نشستین فلانی فلان کارو میکنه و.... ایشالله هردمون خیلی زود میریم خونه خودمون راحت میشیم 

     زندگی رو دوست دادم چون دخترم هست .         از دست خیلی ها ناراحتم .              خواستی برام دعا کن ممنون 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز