من شهمشرم چند روز مرخصی داشت و باید دو شنبه بره سرکار، و کلی عم کمبود خواب داره بندهدخدا
مامانم اینام ولشوم برای بچم تنگ شده گفتم بیاین اینجا گفتن نه(دستم درد میکنه خیلی میگه بیایم تو باید هی بلند بشی و... )شوهرمم نمیخام ببرم چون خیلی پرو تشریف دارن و همش چشم طمع ب خونه بابام( از اون داماد پرو ها هستن و تازه اونجا بودیم نمیخام دوباره شام با ناهار بیفتم خونه بابام متوجه این چی میگم دیگه )
حالا بهش میگم میخای تو بخابی من برم خونه بابام اینا بعد بیای دنبالم هم یمگه آره هم نه حالا اونا ب کنار
حرفم اینه بنظرتون برم یا نه، آخه همش میگین شوه. تنها نزارین، نزارین عادت کنه و....
چ کنم