مادرشوهرم یه پارچه داد بهم کلفتتت مجلسی مونده خونه نمیشه باهاش رفت عروسی چون میپزی از گرما. رفته بودم عروسی از اون پارچه تن یه پیرزن دیدم😕
یه لاک فسفری رنگ و یه جاسوییچی یه اقایی بار اول منو دید با هم آشنا شیم مثلا به قصد ازدواج کارمند بانک بود خیر سرش
قیافه آقاهه ☺
قیافه من 😠😧😤
منم بدترین هذیه رو از همین ایکبیری خانم گرفتم،، سال اول عقد اولین تولدم نذاشته بود شوهرم کادو بخره گفته بود خودم براش چیزی میگیرم تو که سر در نمیاری،،، رفته بود یه بلوز گشااااااد از این تو خونه ای ها قیمتشم روش بو پنج هزار تومن خریده بود کادو کرده بود داده بود شوهرم که بیاره این بنده خدام از همجا بیخبر جلو همه داد به من از طرف خودش تا بازکردم کلی خجالت کشید منم خیلی اونشب جلو دوستام و مامان بابام و فامیل خجالت کشیدم 😭😭😭😭وای یادم میاد دلم میخاد جرش بدم
خواهر شوهر خواهر من پاگشا کرد خواهرمو یه شال مزخرف بهش داد که بارها خودم دیدم قبلا باهاش استوری گذاشته بود یعنی شال خودش بود دلشو زده داده به خواهر من خواهرم گذاشته دخترش عروس شد پاگشا همون شال رو به دخترش کادو بده 😂😂😂
عروسمون
لباس های خودش دو بار تا حالا کادو داده به خواهرم
حالا خواهر من استاد دانشگاه هست ( این گفتم که بگم واسه خودش کسی هست)
حالا از کجا فهمیدیم از تونجا که بو عطر می دادند و...اتیکت نداشتند و....
واقعا این جور ادمایی که این کادو ها رو میارند درسته طرف به روش نمیاره ولی خیلی بی فرهنگ هستند
دیگه بار دوم خواهرم جلو همه ضایه اش کرد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
