2737
2734
عنوان

امشب اعصابم بدجور ریخته به هم

265 بازدید | 14 پست

امروز دخترم بعد از ظهری بود  تا آمادش کردم و فرستادم مدرسه ساعت 2 و نیم هم مدرسشون جلسه داشتن ناهار پسرم و گذاشتم چون دیر از مدرسه میاد رفتم مدرسه یکی دو تا از مادرها سرما خورده بودن یا خدا میدونه آنفولانزا داشتن منم هم چون بدنم ضعیفه آخه قرص فشار می خورم کلا ضعیفم همون تو مدرسه احساس کردم گلوم میسوزه تا اومدم خونه قرص سرماخوردگی خوردم برای پیشگیری ی کم که گذشت بی حال شدم و رفتم خوابیدم یهو پسرم گفت زنعمو باهات کار داره روبروی خونمونه خونشون وای بلند شدم انگار خونه بمب منفجر شده بود دخترم با اینکه 9 سالشه خیلی شلختس ظرفهای ظهرم تو سینک مونده بود تازه رفتم جارو هم بکنم انقدر بی حال بودم که حسشو نداشتم خلاصه خونه افتضاح بود رفتم دیدم جاریم تو حیاطه از اینام هست که خونشون همیشه مرتبه خوب اون ی دختر بزرگ داره که خیلی کمکشه نه به من که دخترم فقط کثیف کاری می کنه یکی دو بار خیلی شل تعارف کردم بیاد تو خونه گفت نه با شوهرم کار داشت همون تو حیاط حرفشو زد منم موندم تو حیاط تازه بدترم شدم حالا شوهرم میگه خیلی زشت شد که سفت و سخت نگفتی بیاد تو نمیدونم خیلی اعصابم خورده


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

مردا زیاد به جزئیات دقت  نمیکنن 

ناراحت نشین عزیزم 

خدایا شکرت که بعد اون همه آزار و اذیت دیدن منم به خوشبختی رسیدم🙏🙏خدایا شکرت که به من شکر کردن را آموختی🙏🙏خدایا شکرت به خاطر هدیه ای که به من دادی و در من معجزه کردی🙏🙏.  پسرم "علی"  تو نعمت و معجزه خدا برای من بودی و هستی چرا که خستگی و ملالت دردهامو،  آمدنت به وجودم از بین برد.... الحمدلله رب العالمین 🧚‍♂️🧚‍♂️😉😉🌸🌸

الان دیگه گذشته
البته اگه میومده تو احتمالا بخاطر حساسیتی که شما برای تمیز بودن خونه داری حتما بعد از رفتنش بسشتر اعصابتون خورد میشده
پس بین بد و بدتر شما بد رو انتخاب کردی

(آقا هستم ) مهربان باشیم، ببخشیم و لبخند بزنیم ... حس خوب قدم زدن در طبیعت رو از دست ندین (بخصوص کوهنوردی)، موسیقی خوب گوش کنین و به کسانیکه دوستشون دارین زنگ بزنین ... در تاریکترین لحظه های زندگی و در عمیق ترین شرایط سخت، اما خدا همیشه هست
2738

عیبی نداره برای همه چنین شرایطی پیش میاد،دفعه بعدکه اومد جبران کن

ازخانه قدم به دنیای بیرون بگذارید درحالی که زنانگی هایتان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد که اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌ اش.(امام موسی صدر)
اگه من بودم میگفتم بیا تو چه اشکال داره نرسیدم خونه نامرتب باشه اصلا اشکال نداره که

به خدا دخترم خیلی شلختس هر چی هم میگم گوش نمیکنه الانم دارم می برمش مشاور برا ی سری رفتاراش هنوز به این قسمتش نرسیده تو جلسات بعدی گفته به شلختگیشم می پردازم یکسره کتاباشو میریزه مداد تراش می کنه هر جا شد میریزه الان جامدادیشو باز کرده تمام مداد رنگیاش ریخته رو مبل بچه دومم با پسرم همیشه دعوا داره به خاطر همین شلختگیش چون باباش خیلی لوسش کرده منم دیگه مثل قبلا حال ندارم هی پشت سرش راه برم و جمع کنم کمرم درد می کنه همیشه بهش میگم مهمون میاد من استرس می گیرم که امشبم همین شد

برا جاری ناراحته به تخمتم‌نباشه

آخه اصلا هم خوشم نمیاد ازش به خاطر ی سری دعواهایی که به خاطر ارث و میراث کرد و حرفی که به من زد که جگرم و سوزوند که چند سالیم قهر بودیم  ی وقتی به من میگه همسایه ها میگن چرا با جاریت رفت و آمد نداری میگه منم میگم جاریم تعارفیه گفتم نه من تعارفی نیستم لازم نیست که خونه همدیگه بریم تو کوچه می بینیم همدیگه رو بعد گفتم دختر من خیلی ریخت و پاش میکنه هر چی جمع می کنم فایده نداره به خاطر همینم کسی یهویی بیاد تعارف نمی کنم بیاد خونه مگه مهمون از قبل اطلاع داده باشه که فرصت مرتب کردن داشته باشم

آخه اصلا هم خوشم نمیاد ازش به خاطر ی سری دعواهایی که به خاطر ارث و میراث کرد و حرفی که به من زد که ج ...

ول کن غصه نخور ادم مهمی نیست از قبل خبر میداد بدم میاد سرزده

پدرم دلتنگتم روحت شاد😔😔😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز