خیلی دلشوره دارم امشب فندقو سریع کرد تو دهنش تا اومدم بگیرم دیدم ته دهنشه یعنی هنوز نرفته بود خیلی پایین دهنشو باز کرده بود گریه میکرد منم دست کردم از دهنش در بیارم دیدم دور تا دور فندقه عضله است هولش دادم رفت پایین فقط نمیدونید دستمو تا ته حلقش کردم ،دیگع دیدم رفته پایین بهش اب دادم الآنم خوابیده ،غذا و ابم خورده ولی میترسم یه وقت توی راه تنفسیش نمونده باشه ، خدا برای هیچکس نیاره ،خیلی احساس درماندگی کردم اگه نمیرفت پایین گیر میکرد تقصیر خودم میبود چون خودم فندقو هول دادم پایین ،از سر شب تا حالا دارم گریه میکنم ، یه وقت تو خواب خفه نشه،