من قرار نبود برم زایمان ولی چون درد داشتم شوهرم گفت بریم اورژانس برای اطمینان ...همون موقع پدرشوهرم اومد و وقتی دید ما داریم میریم بیمارستان گفت من پسرم میبره با خودش خونه ....من ساعت 8 شب رفتم اورزانس و شب ساعت 12 زایمان کردم و مامانم با داداشم اومد بیمارستان و پسرم هم خونه پیش مادر و پدر شوهرم بود.....ولی مادرشوهرم طاقت نیاورد و ساعت 1 شب با پسرم که خواب بود پدرشوهرم اومدن بیمارستان.... من نخواستم پسرم بیاد بیمارستان موقع ملاقات چون دوسن نداشتم منو روی تخت بیمارستان ببینه
http://8pic.ir/
زندگی زیباست اگر زیبا ببینی