2737
2739
عنوان

طلاق میگیرم

358 بازدید | 17 پست

من تصمیمم رو گرفتم ، فقط از آینده ی بچه ام میترسم 

خیلی شرمنده ی پسرکم هستم فقط دو‌ماهشه 

بچه ها براش دعا کنید که تو این جدایی آسیب نبینه 

اون چه گناهی کرده که باید بشه بچه ی طلاق


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بچه نمی اوردی اون بدبخت چه گناهی کردی یک عمر حضرت می خوره

اگر خدا بخواهد غیر ممکن، ممکن می شود.عزیزم که با چشم های قشنگت امضا من را می خوانی با قلب مهربونت برام دعا کن.
2731
2738
منم همین استدلال رو‌میکنم که میگم طلاق بگیرم بهتره 

بعنوان کسی ک تو خانواده ی پر تنش بزرگ شده بهت میگم لطفا اگه با ادامه دادن زندگیت بچت قراره دعواهای وقت و بی وقت تو و شوهرتو تحمل کنه بدونه وقفه و بی شک طلاق بگیر ک بچه با آرامش بزرگ شه

بعنوان کسی ک تو خانواده ی پر تنش بزرگ شده بهت میگم لطفا اگه با ادامه دادن زندگیت بچت قراره دعواهای و ...

اره، همین الانم چنان داد و‌لیداد کردیم که بچم از خواب پرید گریه کرد

درست صحبت کن زاییدی ینی چی

خوب چرا باردار شدی وقتی دیدی شوهرت ادم نیست 

ادم که تو دو ماه بد نمیشه یهو 

یل خودت افسردگی بد زایمان گرفتی مقصر تویی 

یا اینکه شوهرت بده و از اولم بد بوده و هست و خواهد بودولی تو از ش حامله شدی 

که بازم مقصر تویی 


من عصری دوتا تاپیک اخرتونو خوندم راستش من تازه اومدم تو سایت ولی خیلی وقته از رو سایت اینجا رو میخونم و اینکه عادت ندارم تو پستای اینجوری شرکت  کنم چون معمولا بهترین کار اینه خود شخص تصمیم بگیره ولی نشد اینو به شما نگم همش تو ذهنم هستید چندتا از تاپیکای دیگه اتونم خوندم اینکه نوشتید شوهرتون مشکل اساسی نداره و بیشتر سر بی احترامی به خانوادتونه خواستم تجربیات خودم بعد سالها به شما بگم شاید کمک کنه اینکه اگه واقعا سر این موضوعات تصمیم به طلاق گرفتید کاش عجله نکنید بنظرم هیچوقت بخاطر خانواده ها جدایی درست نیست اینکه نسبت بهشون تعصب داشته باشیم این معنیش این نیست احترامشونو نادیده بگیریم یا ارزشونو ولی اونا خانواده ما هستند قرار نیست نگاه همسرما مثل ما باشه ... بازم منظورم اینیست درستش چیه درستش و همه میدونیم

ولی گاه پیش میاد که مردها یا حتی خود ما زنا اینو درک نمیکنیم بزارید یه مثال عینی بزنم من دوتا برادر دارم که هر دوشون با خانواده های همسرشون در ارتباط نیستند هر کدومشونم دلایل خودشونو دارند درست و یا غلط

یکشون بخاطر اجتماعی نبودنش ویکیم بخاطر دلایلی که هم من میدونم هم همسر برادرم که درسته

چیزی که میخوام بگم نحوه برخورد هر کدوم از همسرای برادر منه البته هر دوشون سعی کردند ارتباط درست و خوب بشه ولی وقتی نشد یکشون پذیرفت و خیلی راحت و صادقانه به خانوادش گفت بعدم قرار گذاشت مثلا هر چهارشنبه تا پنج شنبه خودش بره خونه مادرش، خیلی خوب و راحت رفت با مادرش با خواهرش خوش میگذروند و برنامه های خودشو دنبال کرد و نه تلافی کرد نه هیچی شادیشونو قربانی هیچی نکرد..‌ و اون زن داداشم مدام تو جنگ بود و الان که بچه هاش بزرگ شدند میگه من چقدر اشتباه کردم چرا اینقدر انرژی گذاشتم در حالی که برادرم تو هیچ موضوع دیگه ای باهش سخت نگرفته بود میخوام بگم همه ما شامل نکات خوب و بدیم.. مردا رو سخت میشه تغییر داد ولی اگه واقعا مشکل اساسی نداشته باشند میشه بعضی چیزا رو اقماض کرد چون هیچ کس کامل نیست..گاهیم عناد نکردن تو زمان اونا رو بخودشون میاره بهبود میده همه چیز رو ...اگه نمیخواد بیاد خب نیاد بهتر از اینه که با نارضایتی و اخم باشه اتفاقا اینطوریه که احترام خانوادتون حفظ میشه شمام در حد متعارف برید ولی اگه خانواده اذیتکاری نداره اونا مقصر نیستند شما پسرتو اونجوری تربیت کن که یه مرد واقعی باشه ..اگه همسرتون پدر خوبیه و همسر متوسطی سعی کن بازم فکر کنی قرار نیست یه پدر خوب یه داماد خوبم باشه

ببخشید دیگه در اخر امیدوارم بهترینش براتون رقم بخوره

بهترین قسمت هر چیزی رو  ببین. وقتی قسمت خوب ماجرا رو نمیبینی ...یعنی فقط داری نیمه تاریک وجودی خودتو میبینی .. دوباره نگاه کن
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز