برگردم عقب اصلا ازدواج نمیکنم
تمام حرفاش دروغ بود شوهر کثیفم برام فیلم بازی میکرد ...نامزدیمم بگوه کشید دیگه چون راه برگشت نداشتم متاسفانه باهاش موندم تا الانکه ازدواج کردم مثه چی پشیمونم معیار اصلیم صداقت بود ک متاسفانه نداشتن و ندارن واینکه اصلا معاشرت با زنو بلد نیس البته بادیگران خوبه برامن افتضاحه واینکه متنفرم ازش اگه برگردم عقب هرگززززززززززز انتخابش نمیکردم
انتخاب های آدم ها بسته به شرایطی هست که تو زندگیشون داشتن و تو اون برهه چنین انتخابی داشتن.
در ضمن معیارهای آدم ها با گذشت زمان تغییر می کنه و همین باعث میشه رضایت قبلی رو از دست بدن.
دقیقا من الان دارم با همچین مسئله ای روبرو میشم برادرم داره ازدواج میکنه و من دارم میبینم هیچ امادگی برای شروع زندگی و قبول مسئولیت نداره اما به صرف اینکه همو دوس دارن و با هم کنار میان با کلی ذوق دارن میرن زیر یه سقف و به نظرم خیلی زود خسته بشن
هردومون خیلی کوچیک بودیم که ازدواج کردیم.من ۱۵ همسرم۲۱سالش بود.بعد ۵ سال بله هردومون راضی هستیم.البته اکثرا باهم دعوا داریم ولی همین که یه روز همو نبینیم دلتنگ هم میشیم یعنی عاشق همیم برا همین به زمان اجازه میدیم که همه مشکلات رو حل کنه. اگه به گذشته برگردم حتما بازم همسرمو انتخاب میکنم البته بهش میگم بره سه چهار سال دیگه بیاد خواستگاریم☺
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
