از سر زدن به دادگاه ها میخوای بگی؟ بذار من بگم واست که کم از سالای عمرم رو توش تباه نکردم.
زن هایی رو دیدم که خون گریه میکنن، تحقیر میشن، زندانی میشن و چون شاهدی برای کتک خوردنشون ندارن نمیتونن طلاق بگیرن. چون شاهدی برای فحش هایی که توی خلوت زناشوییشون میشنون ندارن، نمیتونن طلاق بگیرن. دانشگاه و کارشون رو به اجبار مخلوقی که یک روز عاشقش شدن و باهاش ازدواج کردن گذاشتن کنار، حالا هزار منت برای ۱۰ هزار تومن باید بکشن.
آره عزیزم؛ زن وابسته و مطیع، زنی که اختیارش رو که تمییز دهنده ی اون بین انسان و حیوانه میذاره کنار، تهش اینجوری میشه...اگر نشه هم بهره ای از لذت آزادی نمیبره.