ببین اینو نمیدونم، ولی الان یه چیز خیلییی عجیب برام اتفاق افتاد، تو اتوبوس تهران به اراکم، درست قبل از اینکه چشمم به عنوان تاپیکت بخوره یه آقایی پشت سرم داشت به تلفن صحبت میکرد، اسم بیمارستان سینا رو آورد 😳😳
حال من، حال اون آدم زخمیه که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره خوش نشسته بمیره...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.