شوهرم 4 تا برادر تنی داره که ازدواج کردن و یک برادر از مادر جدا که تازه 2 هفتس عقد کرده و اومده از شهرستان خونه مادرشوهر من تا بره شوش 2 هفته ای جهاز بخره و بی سر صدا برن سر خونه شون چون با بچه از همسر قبلی جدا شد عروسی نمیگیره .
مادرشوهرم مریضه و شوهرم هر روز سر میزته دیروز که باهم رفتیم دیدم جاری جدید که ناتنی ام هس خیلی راحت با یه تاپ و شلوارک تنگ اومد اینم بگم که فوق العاده تپله . بعد عصر بود از خواب پا شده بود رفت صورت شست و نشست یه گوشه ناخن های پاش لاک میزد و هی میخندید به نظر من یک لحظه دندوناش تو نیست اون یکی جاریم میگفت این جرا همش میخنده ؟ چرا رعایت برادرشوهر بزرگلرو نمیکنه منم محل ندادم..
بعد که اومدیم شوهرم گفت چه خونگرمه و راحت .منم هیچی نگفتم به نظر شما کارش بد نیس ؟