(صدای زنگ موبایل)
-همسرم: الو؟ جانم؟😒
-یه خانومه: ذلیل مرده تو خجالت نمیکشی؟ چرا دست از سرش بر نمیداری؟ چی از جونش میخوای آخه؟
-همسرم: خــانـ...😳
-خانومه: تو وجدان نداری آخه؟ شرم نمیکنی؟ حیا نمیکنی؟ ( با سرعت توله جن با موتور توربو اینا رو میگفت)😖
-همسرم: اشتبــا .....😫
-خانوم: به خودش رحم نمی کنی به زنش رحم کن، به اون سه تا بچه قد و نیم قدش رحم کن! پاتو از زندگی پسره من بکش بیرون!🤭
-همسرم: (در حالی که از تعجب عـن در ماتحتم (به علت برودت هوا) آلاسکا شده است)، چیو بکشم بیرون ، آخه آدمه حسابی یه نیگا به صدای من بنداز :| به نظرت من اون زنیم که تو زندگی پسرته الان؟ پسرت گی باز بود یعنی؟ نبودا!🤒
خانوم: تو کی هستی؟ گوشی رو بده خودش🥶
همسرم: خودش کیه! من کیم؟ تو کی هستی اصن؟😱
خانومه: ببـین به اون گیس بریده بگو دست از سره پسره من برداره! (از اینجا به بعد رو با بغض بخوانید) نذار یه زن و سه تا بچه آواره بشن، شما دین و ایمون ندارین مگه؟🧐
-همسرم: خانوم، یه لحظه ترمز، شما چه شماره ای رو گرفتی؟ یه نیگا بنداز به گوشیت🤧
خانومه: اِوا! تو رو خدا شرمنده اشتباه گرفتم، ببخشید. آخه میدونی مادر دارم آتیش میگیرم، این دختره که میگما، نمیدونی..🤯..
همسرم: ولم کناااااا :| نصفه شبی زنگ زدی زا به را کردی مارو سفره دلتم داری باز میکنی!
خانومه: ایــش، واه واه واه جوونم جوونای قدیم! نمیشه باهاتون یه کلمه حرف زد! کثافت. "تق گوشی رو قطع کرد
🤒🤒🤒🤒🤒🤒