یادم نیس بگردی پیداش میکنی یکی دعای رسیدن به عشق بود یکی رسیدن به خاسته نماز اینا داشت روزه گرفتن داشت من همش تکرار میکردم انقدم گریه میکردم چون خیلی میترسیدم با کسی دیگه باشه از هر چن ماه یه بارم میدیدمش نظامی بود اون موقع ها افتاد شهر دور دیونه میشدم