تولدم بود پارسال که نامزدم از یه ماه قبلش میگف تولد نمیگیرم میریم دپر دور همین
همین روزم رفتیم بیرون وقتی برگشتیم گف مامانم حالش خوب نیس بیا بریم بهش سر بزنیم وقتی وارد خونه شدیم دیدم همه جمعا یه دوستی دارم که خیلییی دوسش داشتم اونم دغوت کرده بود خیلی رمانتیک بود اون لحضه کلی بغلش کردمو بوسش کردم