ناخواسته باردارشدم شوهرم یک هفتست میگه سقط فقط سقط حالا از سقط میترسم به هیچ صراطی هم مستقیم نیست به نظرتون چیکار کنم خیلیااا باهاش حرف زدن ولی زیر بار نمیره
گرنگه دارمن آناست که من میدانم شیشه راهم بغل سنگ نگه میدارد.
نههه سقط نکنیا. علاوه بر عذاب وجدانی که میگیرید. ناشکری میشه. بخدا خیلیا دربه در دنبال بچه ان.
از خدا بخواه که همسرتو راصی کنه وبراش ایت الکرسی بخون.
و از فرشته نگهبان همسرت بگو عشق بچه رو بندازه به دلش.
جذبمراقبه بافرشتگان بیوکنزی بازی فراوانی.مچکرم از خدایم فرشته ههایم؛میکاییل جبرییل از خواهرم که جزوه را به من داد از دوستای خواهرم استادانم مطلب برازنده اسبقی حلت آزمندیان اقای عزیز عباسمنش از همه کسانی که کمک کردند زندگیم را کشف کنم ممنونم همسرم مرسی که هستی.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
درد خاصی نداره. ولی تا مدتی بهم میریزی. افسردگی لکه بینی خونریزی. شاید احتیاج بود بستری بشی تا سقط شه. شاید نصفه سقط شد و مجبور به کورتاژ شدی.
کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار میگه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک همخانه باهاش ادامه بده.
خواهش میکنم...کاریه که از دستم برمیاد...تو ذهنم موندی...چندبار دیدم میگی دعا کنید...انشالله روزی بیاد که بیای تاپیک بزنی...نی نی دار شدم...اونم دوقلو😋😘😘😘😘😘😘😘❤❤❤❤❤❤