2737
2739
عنوان

راه رفتن

| مشاهده متن کامل بحث + 941 بازدید | 63 پست
پسرم من از یکسالگی دیوارو گرفت راه اومد

اگر به کمک دیوار راه میره و می ایسته .اصلا جای نگرانی نداره .تا 18 ماهگی وقت داره

پسر من اول 15 ماهگی راه رفت و اصلا مشکلی نداشت

دکترش گفت دکتر معز و اعصاب کودک ببرم ی سر ببینه،اما گفت از نظر خودش مشکلی نداره

ب من اشتباه نوشتم باید مغز و اعصاب ببری. اگه حس میکنی از نظر حرکتی چه دست چه پا از بقیه همسناش عقبتره ببرش. 

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا حفظش کنه،پسر من نه ماهگی اولین دندوناشو دراورد 

البته ژنتیک  این.  شوهرم  دقیقا همین شکلی بوده‌ . مامانش  میگه  ولی تو خانواده خود  من عجیب براشون😂 

نگران نباش بزودی تو خیابون  میمدوعه  و تو دنبالش

روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم باچشمهایی درشت که همه ی دنیا را زیبا میبیند عاشقانه زندگی میکند، تنفر برایش بی معناست، مهربانی را یادش میدهم، اعتماد راهم...یادش میدهم همه دنیایش را با مادرش قسمت کند، حتی خطاهایش را،آن وقت هیچ وقت تنها نمی ماند ...نمیگویم دخترم بترس ازمردها می گویم بترس ازگرگها، مردهاکه گرگ نیستند، پدرت فرشته ای است که روزی خدا او را فرستاد و روح تنهای مرا لمس کرد و نگذاشت ، تنهابمانم....روزی دختری خواهم داشت شبیه خودم اما بسیار قوی تر، بسیار بخشنده تر، بسیار مهربان تر و بسیار صبور تر...
2728
ب من اشتباه نوشتم باید مغز و اعصاب ببری. اگه حس میکنی از نظر حرکتی چه دست چه پا از بقیه همسناش عقبتر ...

فقط راه رفتنش،اما دکترش گفت تا ۱۸ ماهگی طبیعیه،اما دکترم میخوام ببرم ی سر ببینه

البته ژنتیک  این.  شوهرم  دقیقا همین شکلی بوده‌ . مامانش  میگه  ولی تو خانو ...

چی بگم والا هم خودم و هم شوهرم ۹ ماهگی راه افتادیم،اما پدر و مادر خودم دیر راه افتادن ینی دو سه سالگی راه افتادن از شانس ینی باید ب اینا بره :(((

2738

عزیزم اصلا نگران نباش تا هجده ماهگی وقت دارن من اینقدر با بچه م تمرین میکردم اینقدر شبا گریه میکردم که راه نمیره اصلا باورم نمیشد که دیگه راه بره!!! تا این حد من نا امید بودم. پارک که میرفتیم تحمل نداشتم بیام کنارش چون میدیدم همه بچه ها کوچیکتر از بچه من راه میرن دیگه مهمونی هارو نمیرفتم از بس همه میپرسیدن که چرا پس بچت راه نمیره... خلاصه نگم برات چه روزایی رو شب کردم و چه شبهایی رو صبح. خواستم بگم تو باخودت این کارو نکن دکتر بچه من میگفت بچه ت داره  راه میره با کمک مبل یعنی مشکلی نداره و تا اخر هجده ماهگی هم وقت داره که دقیقا سر هجده ماه راه رفت و من موندم اون همه غصه که الکی خوردم

عزیزم اصلا نگران نباش تا هجده ماهگی وقت دارن من اینقدر با بچه م تمرین میکردم اینقدر شبا گریه میکردم ...

دقیقا منم همینجوریم بخدا خیلی غصه میخورم نابودم دیگه همش میگم کی راه بره منم نفس راحتی بکشم،پسرم امروز شده ۱۵ ماهش هرچی خدا بخواد امیدوارم تا ۱۸ ماهگی راه بیوفته بازم ممنون ک بهم خبر دادی

دقیقا منم همینجوریم بخدا خیلی غصه میخورم نابودم دیگه همش میگم کی راه بره منم نفس راحتی بکشم،پسرم امر ...

من مطمینم درست میشه و میایی اینجا میگی که راه افتاده. پسر من برای راه افتادنش خیلی اذیت کرد توی اون تاپیک هم نوشته بودم بین من و پدرش راه میرفت حتی بفاصله  دو سه متر ولی خودش دستشو رها نمیکرد حسابی راه بره تا میرسید خودشو پرت میکرد تو بغلمون. ما این اخری یه کار کردیم که کمک شد بهش که اعتماد بنفسش بره بالا بعد از اینکه رسیدیم به اینجا که بین من و پدرش راه میرفت مادر و پدر خودم یا همسرم هم دوطرف دیگه مینشستن و چهار ضلعی تشکیل میدادیم و مرتب تشویقش میکردیم و بمرور فاصلمونو زیاد میکردیم وقتی میدید ازادی حرکت داره گاهی قطری میومد گاهی صاف گاهی وسط راه حتی جهتشو تغییر میداد خلاصه اعتماد بنفسش قوی شد در عین اینکه ما چهار طرفش بودیم حس امنیت داشت و بالاخره راه افتاد. یه چیز دیگم اینکه اینا هرچی دیرتر میشه راه رفتنشون چون قدشون بلندتر میشه تعادلشون سخت تر میشه وقتی بین راه میفتن زودی باید براش باز دست بزنین مثلا بچه من تا میفتاد دست میردیم میگفتیم اووووچچچی اونم فکر میمرد این یه قسمت از بازیه😅 ترسش از افتادن یکم ریخت و تا میفتاد میخندید میگفت اووووو 

کلاااا فیلم داشتیم تا دقیقه نود ماجرا.... 

من مطمینم درست میشه و میایی اینجا میگی که راه افتاده. پسر من برای راه افتادنش خیلی اذیت کرد توی اون ...

واااااای عزیزم خدا حفظش کنه کوچولوی عزیز

پسرمن وقتی دست راستشو میگیریم راه میره کم کم ولی خب یکم تعادل نداره ولی بهتر از قبل شده،دوماه پیش دو قدم میومد جلو بعد میوفتاد ولی حالا زیاد میترسه و بدون راه اومدن خودشو ولو میکنه ک ما بگیریمش،اینم فک کنم بخاطر اینه ک چون زیاد میوفته میشینه دیگه ترسیده 

راستش شوهرم ی شهر دیگه سرکاره و کنارمون نیست ولی برادر شوهرم اکثرا میاد پیشمون و باهاش تا میتونه کار میکنه همش راه میبرتش اینقد خستش میکنه میگه تا سفت بشه

دختر من چهار دست و پا دیر رفت ۸ ماهش یود ولی همون ۸ ماهگی دستشو میگرفت بلند میشد اول ۱۰ ماهگی عم کامل راه افتاد. بچرو دکتر بردی؟ چون نمیتونه خودش بلند شه حتما پیگیری کن که ضعف عضلانی نباشه مثل پسر عموم

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز