سلام بچه ها
من شش ماهه ازدواج کردم
متوجه شدم که شوهرم از تنهایی و تاریکی عین بچه ها میترسه و اگه من شب جایی بمونم نمیتونه تو خونه بخوابه تنها یا شب برم حموم میاد تو اتاق میشینه تا من بیام بیرون
اصلا نمیتونه تو ی اتاق تنها بمونه
الان برقامون رفته بود امد نشست کنار من ی حوری عین بچه ها
حالم خیلی بده شوهرم بچه ننش انگار
اما همه چیش جز این اخلاقش خیلی خوبه
کاریه،مهربونه،دست بزن نداره اذیتم نمیکنه
کسی هست شوهرش بترسه؟
باز پنجشنبه شد اینا تعطیل شدن
واقعا برات متأسفم
واقعا این جدا شدن داره
همه از یه سری چیزا می ترسن حرفتون منطقی نیست حالا اگه شما همچین مشکلی داشتین شوهرتون باید اینو می گفت؟
بزرگ میشه سختیش،۳۰سال اوله
بخاطر یه ترس میخوای ازش جدا شی؟
شاید ریشه تو بچگیش داره
ببرش پیش روان شناس
بچه ننه نیست
نسبت ب این دوحالت فوبیا داره
اره حتما طلاق بگیر چون از زندگی " مشترک" چیزی نمیدونی
واس این میخوای جداشی؟خدایااندکی عقل
آخی دلم سوخت چرا سره هرچی ب جدایی فکر میکنید سعی کنید اصلاح کنید حالا بنده خدا یه فوبیایی داره دیگه
وا اینکه مشکلی نیس ...بهتر همیشه ور دلته !!!
اینم شد مشکل خدایی
