وشت دستمو داغ میکنم دیگ واسه این بی لیاقت تولد بگیرم یا هر جشن دیگه ای
اینهمه خودمو کشتم واسش اینم شد نتیجش
باید تمرین کنی پیشش غرورداشته باشی .سعی کن زیاد بهش نچسبی ونازشو نکشی بعد میبینی چطور میاد طرفت .رسم زمونه اینه
همه کاراشو من میکنم ی سردرد ساده میگره خودمو میکشم سرما ک بخوره دیگ هیچی ی جور خودشو میندازه ک نگو و نپرس منم میکشم خودمو واسش مناسبتام ک دیگ هیچی خودمو نابود میکنم
نمیدونم چ بیماری دارم من
میدونم کارام اشتباس ها ولی بازم ....
ما اصلا رفت و امد نداریم با خانوادش ینی کلا اونا کاری ب کار شوهرم ندارن ی خانواده از هم پاشیده و درب و داغون داره
باباش تا زنده بود اصلا اسمشم نمیورد همشم راجبش چرت و پرت و بد و بیرا میگفت از وقتی مرده همچین عزیز شده
ای حرص میخورم من 😤😤😤
باید روی خودت کار کنی حتما حتماحتما
نقطه ضعفتو فهمیده. از حالا دیگه نقطه ضعف دستش نده. بی تفاوت باش. البته محبت هم بکن اما خیلی کم. ولی خونه زندگیتو همیشه قشنگ و تمیز و شیک نگه دار غذاهای خیییلی خوشمزه درست کن تیپای خوشگل بزن تو خونه آرایش کن ناز کن. یه مدت طولانی با این کارا به خودت وابستش کن اماااااااا وقتی پریود شدی یهو همه اینارو ازش بگیر تا احساس تنهایی و بی کسی کنه. اونوقت که محتاجت بشه چنان عزیز میشی حاااال میکنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
7 ثانیه پیش
9 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
