دلم گرفته حوصلم سر رفته هيشكى نيس باهاش برم بيرون
دوستامم هميشه با خونوادشون بيرونن
هميشه هم من بودم كه ميگفتم بياين بريم بيرون ديدم هميشه منم كه دارم ميگم ديگه نگفتم
دلم ميخواد كلى دوست داشتم كه باهاشون ميرفتم ميگشتم
نه مثل حالا كه همش تو خونه ام و غصه ميخورم
دلم ميخواد برم كافه سينما رستوران برم تو خيابونا بازارا بگردم
هيشكيو ندارم چقد تنهام