خود شوهرت چی؟اگه کاملا مستقل بوده و هست، واقعا درکت میکنه، خواسته هات براش اولویته، حرف غیرمنطقی خانواده ش تاثیری رو روابط خودتون نداره و... و... و... کنار بیا. همسر من زمین تا آسمون با خانواده ش فرق داره نمیگم اونها بدن اونها هم عالین اما خب در قبال سلیقه من واقعا متفاوتن اما خودش عین خودم فکر میکنه و ما راحت باهم زندگی میکنیم حتی باوجود اختلاف نظرهایی که از سمت خانواده ش هست. چون قرار بستیم که همه چیز تو چهاردیواری خودمون تصمیم گیری شه هرکی هرنظری داره رو میشنویم جنگ راه نمیندازیم ولی تو خونه خودمون کار خودمونو میکنیم.اینکه استقلال داشته باشه هم مالی هم رفتاری خیییلی مهمه
همشهری هستین؟یا هرکدوم از یه شهر مختلف با فرهنگو ادابو رسوم مختلف؟
من هم همینطوری ازدواج کردم، منتها شرایط ما جوری بود که من اولش نفهمیدم و بعد کلی مشکل پیش اومد، این مدل ازدواج ۲ تا شرط داره برای خوشبختی، اول اینکه خیلی خیلی عاشق هم باشین و پای همه چی وایسین، دوم اینکه برای جلوگیری از مشکل رابطه رو با هر دو خانواده به حداقل برسونین
خب اينكه بگي خانواده پسر ميخوان همه چي ساده برگزار شه بره همه خانواده هاي پسر مخصوصا اگ مخالف باشن اينجوري دلشون ميخواد ديگ
با هركي ازدواج كني همينه
تفاوتها همیشه هست یکی مالی یکی فرعی یکی سواد. همدیگرو با تفاوتهامون باید دوست داشته باشیم همه مثل هم نیستن که. تازه اگه یکی پیدا بشه که تو همه موارد مثل هم باشیم می بینی اعتیاد و احلاق و خیانت و بیکاری و هزار دلیل دیگه بهانه ای میشه برای جدایی
واقعا دودلم حالم خیلی بده
ولی یکی دلش بخواد عروسی ساده بگیره یکی با تجملات بنظرم نمیشه اخنلاف فرهنگی اینا اختلاف سلیقه ست که تو هر رابطهرای پیش میاد. خیلی مفت تو زندگیت دودل شدی
