این خوابو من یا اعضای خانوادم ندیدیم راجب پدرمه
یکی خواب دیده ک امام رضا وارد شهرما شده و همه شهر دورش جمع شده بودن و میگن شلوغ شلوغ بوده و حتی جای سوزن انداختن نبوده بین اون همه جمعیت امام رضا برگشته ب پدر من نگاه کرده و گفته این انسان خوبیه و باید من اینو با خودم به حج ببرم و باید همراه من بیاد حج
شخصی این خوابو دیده و برای پدرم تعریف کرده حتی گفته تو خواب بهت حسودیم شده
اینم بگم پدرم ادم خوب و درستکاری و تو شهرمون ب خوبی میشناسنش