2737
2739
عنوان

چگونه یک خواهر شوهر نمونه باشم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 229 بازدید | 51 پست
اره خب  ولی همیشه راهی هس تعادل برقرار کنی

منکه هر کار کردم  تعادله برقرار نشد ان شاءالله برای شما برقرار بشه

خيلى وقتا خوشبختى ميتونه از دونفره به خوشبختى سه نفره تبديل بشه..😍❤️خدایا ممنونم از هدیه قشنگت😍😍

عزيزم نميشه ، من انقدر به عروسمون محبت كردم بخدا حند روز در هفته شام ناهار خونم بودم يه بار دخالت نكردم از آبجيام بيشتر دوسش داشتم بهم وابسته شده بوديم اما با شوهرش دعواش ميشه ميره خونه مامانم مامان و بچه هاي طفل معصوممو پيش خودم كه نفرينايي مي كرد و أريده ميكشيد، يعني تا حالا نه مامانم نه خانوادم به بار دخالت يا فوضولي يا مزاحمت براش نداشتيم، منم انقدر محبت و احترام ميذاشتم انگار خدام بود، از خودم ١٢ سال هم كوچيكتره ، حالا باهاش چندماهيه قهرم 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

توقع بیجا ازش  نداشته باش که مثلا هر روز بره کارای مادر تو بکنه همیشه باهاش دوست باش به دید یه خواهربهش نگاه کن نمی گم مثل خواهرت فقط حداقل حس کن اونم ادمه و ممکنه بعضی جاها ناخواسته اشتباه ازش سر بزنه و هیچوقت هیچوقت اونو جدا  ازبرادرت ندون بلکه بیشترازبرادرت هوای زنداداشتو داشته باش هیچوقت هم زنداداشتو با اون یکی زنداداشات مقایسه نکن چون این مقایسه کردنه باعث میشه کم کم از زنداداشت سردبشی وفقط اون یکی زنداداشه رو ببینی خوب اونم ممکنه ناراحت بشه بنظرمن هرکس شخصیت منحصربفردی داره دلیل نمیشه حالا یه زنداداشه کاری کرد اون یکی نکردبراش رفت تو قیافه درکل بنظرم اگر به دید یه خواهریایکی از اعضای خانواده بهش نگاه کنی هیچوقت مشکلی پیش نمیادمتاسفانه خواهرشوهرمن همیشه ازم توقعات بیجا داره وکافیه  جاریام براش کاری کنن دیگه میده تو قیافه اما من خودم این مواردایی  روکه گفتم همیشه دررابطه با زنداداشم رعایت میکنم و هیچوقت راضی نمیشم دلش و بشکنم چون اونم بالاخره با امیدی عروس خونوادمون شده

عزيزم نميشه ، من انقدر به عروسمون محبت كردم بخدا حند روز در هفته شام ناهار خونم بودم يه بار دخالت نك ...

مامان و خاله منم دخالت نمیکنن اما زنداییام زندگی واسه ما نذاشتن 

:)
بزن بلاکش کن اه اه اه 😂

ولش کردم دیگه

تو فکرکن دخترش مسموم شده بود برده بودن درمونگاه یه سرم زده بودن بهش منم فرداش رفتم دیدنش چندماه بعد پسرمنو که دوسالش بود عمل کردن نه بیمارستان اومد نه تا دوهفته خونمون بعد حدود یه ماه دخترش بهم گفت عمه یادته من مریض بودم سرم زدن تو نیومدی ماهم واسه اون نیومدیم بیمارستان😐😐😂😂😂😂😂😂😂

یه جورایی فکرمیکنم حسودی میکنه چون من زندگیم بهتر ازاونه ولی نمیفهمه من ده سال قبل اون ازدواج کردم سختی های خودمو کشیدم دیگه

کتاب خون های گلم‌ کتابزندگی پس ازمرگ رو اگه نخوندین حتما بخونین😍
2738
توقع بیجا ازش  نداشته باش که مثلا هر روز بره کارای مادر تو بکنه همیشه باهاش دوست باش به دید یه ...

با داداشم خوب باشه فقط 

راهش دوره شاید سالی دوبار ببینمش 

کلا توقع از عروس نباید داشت

:)
با داداشم خوب باشه فقط  راهش دوره شاید سالی دوبار ببینمش  کلا توقع از عروس نباید داشت

بهتر دوری ودوستی

اصلا من به این نتیجه رسیدم چه خانواده ی شوهر چه عروس رو نه زیاد باید بی محلی کنی نه نه خیلی به حساب بیاریش درهرصورت پررومیشن

کتاب خون های گلم‌ کتابزندگی پس ازمرگ رو اگه نخوندین حتما بخونین😍

من یبار ازخواهرشوهرم زنگ زدم آدرس آرایشگاهی که رفته بود رو بگیرم برا عروسی داداشم بدم پیش همون آرایشگاه مثلا خیر سرم خواستم باهاش صمیمی باشم برگشته با لحن تند بهم میگه تاجاریت آرایشگاه داره چرا بری جای دیگه آرایشگاه این درحالیکه داریم همش بیست روزه آرایشگاه زده و تازه کاره بهم میگفت تو منو برا انتخاب لباس عروست یا آرایشگاهت  نبردی کلا خیلی مداخله گره 

ولش کردم دیگه تو فکرکن دخترش مسموم شده بود برده بودن درمونگاه یه سرم زده بودن بهش منم فرداش رفتم دی ...

وای ببین چقد گفته که رو مغز بچه تاثیر گذاشته 

شاید مقایسه کنه زندگیارو 

ولی این اخلاق اصلیشه الان جای پاش محکم شده خود واقعیشو میبینی 

:)
من یبار ازخواهرشوهرم زنگ زدم آدرس آرایشگاهی که رفته بود رو بگیرم برا عروسی داداشم بدم پیش همون آرایش ...

گفته پول این داداش بره جیب اون داداش تبلیغم میشه تازه 

:)
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687