امشب رفتیم خونه مامان عوضیش هرچی از دهنش دراومد به من گفت شوهرم حتی یه کلمه هم ازم دفاع نکرد پاشدم اومدم بیرون بهش گفتم دنبالم نیا اما گوش نکرد به حدی عصبیم کرده بودن که بدو بدو رفتم سمت خیابون میخاستم خودمو بندازم جلو ماشینا شوهرم اومد دستمو گرف پرتم کرد محکم افتادم رو شکمم بهم گفت اگه میخوای خودتو بکشی بگومن اینکارو میکنم واست...الان فقط نگران بچمم نکنه اتفاقی واسش افتاده باشه
من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان ♥ هی چرخ بزن درمن و دل را بتکان ♥ این هم نفسی چه حس و حالی دارد ♥ درپیکر من دوقلب دارد ضربان💕💕
ببخشید که یه شب پرتنشو پر استرسو پشت سرگذاشتم و اومدم اینجا از دوستام راهنمایی بگیرم یه ادم بدبین مثل تو میادو هرچی دلش میخواد میگه اخرم من میشم بی جنبه
من ریخته ام در رگ تو شیره ی جان ♥ هی چرخ بزن درمن و دل را بتکان ♥ این هم نفسی چه حس و حالی دارد ♥ درپیکر من دوقلب دارد ضربان💕💕
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ازت بزرگ تر بود؟ اگه اره باید سلام میکردی . ادب اینو حکم میکنه . عزیزم خودتم داری مادر میشی اگه یه نفر تو خونه خودت به فرزندت بی حرمتی کنه میخوای سر به تنش نباشه !. بعدم اصلا کارت درست بود با این شرایط بری خودتو پرت کنی وسط خیابون!