من تو اقدامم خواب دیدم تو یه مهمونی بودیم یکی از اقواممون ک تازه باردار شده اونجا بود من اونو میدیدم همیش با خودم میگفتم ای کاش منم باردار بودم بعد یکی از آشناها اومد یه گیره سر سبز بهم داد گفت سه روز پشت هم سفره ابوالفضل بنداز
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.