چشماش کووور
مغروره از خود راضی
ما ی مدت اوضامون خیلی خراب بود
هفته ای ۱بار برنج کیلویی میگرفتیم با سیب زمینی میخوردیم بعضی وقتا واقعا بدون روغن😞
تو اون شرایط مادرشوهرم همیشه طعنه میزد ک من خونه شمارو ندیدم
همه جا میگفت من یکساله خونشون نرفتمو ازین حرفا بماند ک شوهرم هرسری بهش میگفت ک خونواده زنمم نمیان حتما نداریم ک دعوت نمیکنیم
خلاصه ی مدت منم رفتم سرکار
عید شد با حقوقو عیدی من رفتیم خرید خونه دعوت کردم نیومد
این اتفاق چند سری افتادا دعوت کردم نیومد
منم خواهرشوهرامو دعوت کردم دیگه محلش نزاشتم
سپردمش ب خدا خیلی زخم زبون میزنه
عوضش مامان خودم
سالی یبار دعوت میکنم اندازه کل غذا کادو میاره با اینکه دستشون خالیه کلی ام میگه شما تازه عروس دومادین دعوت نکنین ما انتظار نداریم
بعضیا حقشونه ک سگ محل بشن اففففریته های بیشرف