2737
2734
عنوان

مشکلات دوران عقد

587 بازدید | 35 پست

بچه ها من یه مشکلی که باهمسرم دارم که خیلی زیاد اذیتم میکنه اینه که تو هرچیزی از مسائل زندگیمون از خونوادش نظرخواهی میکنه

مثلا من بهمن عروسیمه میگه واسه لباس عروس و ارایشگاه و فلان و بهمان خواهرمو با خودت ببر

یا مثلا میخوایم بریم وسایل شیر بها رو بخریم میگه خواهرم با ما بیاد

آرزو به دلم مونده یه کاری رو دوتایی انجام بدیم بدون اینکه نظرخواهی کنیم

یا مثلا واسه خرید عروسی مادرو خواهرش قراره بیان بابا مگه قدیمه

خستم کرده دیگه من دلم نمیخواد تو هیچکاری کسی دخالت کنه 

حالا خودش میگه اینا قبل ازدواجه بعد ازدواج اجازه دخالت به هیچکسو نمیدم اما با این کاراش من بعید میدونم همچین عرضه های داشته باشه

بگید چیکار کنم ؟

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت                  بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

میبرن‌معمولن سخت نگیر توام خواهرتو ببر....

تو عقد ما که هیچکی باهام نیومد حس کردم براشون مهم نیستم فقط خودمو شوهرم بودیم رفتیم اینه اینا خریدیم😞

تو حق نداری ب چیز های منفی فکر کنی ...تو از جنس خدایی   و خدا سرشار از انرژی مثبته                                          لبخند بزن دوستم :)            
2731
وای یاد خاطرات خودم افتادم. حتی باباش هم میومد خرید و نظر میداد

باور کن دارم سکته میکنم

خیلی اینکارا مسخرس مخصوصا تو این دوره زمونه

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت                  بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت
2738
خب بذار بیااان چی میشه مگ وااقعاا؟؟ مگ دیو دوسرن ک اینقد از خواهرشوهراتون فرار میکنین😐

خب دلم نمیخواد کسی بیاد همگی بریم بریزیم تو خیابون که اومدیم خرید عروسی مگه صد سال پیشه اخه

پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت                  بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت

من شوهرم میگف نمیخواد بگی بهشون ولی من خودم زنگ میزدمو ازشون میخواستم بیان یه بار ب خاطر من اومدن بعدشم گفتن خودتون برین ...

برا لباس عروسمم با مامانم تنها رفتیم..

هرچقد عزت بذاری سرشون عزت میذارن سرت عزیزم

خب دلم نمیخواد کسی بیاد همگی بریم بریزیم تو خیابون که اومدیم خرید عروسی مگه صد سال پیشه اخه

وا دو نفرن دیگ..شما الان از حرف بثقیه ک کن مث قدیما اومدن خرید ناراحتی یا از حضور اونا😐

باور کن دارم سکته میکنم خیلی اینکارا مسخرس مخصوصا تو این دوره زمونه

خیلی بخدا 

البته من ب خاطر خیلی چیزای دیگه جدا شدم. الان یادم‌میفته قشون کشی میکردن برا هرچیزی اعصابم خورد میشه 

من ک خواهر شوهر ندارم .. با مامانم و مادرشوهرم رفتیم خرید ...واسه عقدهر چی اونا میپسندیدن من قبول نمیکردم و کار خودمو میکردم شوهرمم همش پشت خودم بود ...واسه خرید عروسی فقط بودن دیگه هیچ نظری هم نمیدادن

♡♡♡♡
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بیدارا بیان

satinom | 21 ثانیه پیش
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز