ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
سوتی نیس ولی دلم میخواد تعریف کنم.من فقط یه با اونم به اصرار خالم رفتم خواستگاری یه دختر خانمی.همین که از در رفتیم تو همه اعضای خانواده از جمله عروس خانم مثلا من رو بوسیدن دیگه بهر جون کندنی بود رفتیم نشستیم.درمیان خنده های داداشم.بدش که رفتیم مثلا تو اتاق حرفامونو بزنیم یا حضرت ابوالفضل مگه میشد رفت تو اتاق این خانم.از بس بوی سیگار میداد.رفتم تو دیدم اتاقش پر قلیان و سیگارو....وضع پوشش هم که نگم براتون.واقعا تو همه ی عمرم اینقد حرص نخورده بودم.
آرام آرام آتش به دلم زدی بنشین که خوش آمدی رویایه من.
یادمه خاهر پسره اینا اومده بودن منو ببینن بعد ۱ساعت ونیم زودتر اومدن مامانمم اونموقع خونه نبود داداشم رف درو باز کرد من دیدم اومدن سریع پریدم تو اتاق قیافمم نابود بابامم خبر نداشت از دستشویی اومد بیرون با زیر پوش یهودید اینا نشستن شوکه شد یه لحظه چشم تو چشم شدن دوباره رف تو دستشویی داداشم قیافه بابامو اون لحظه تعریف کرد مرده بودم از خنده😂😂 داداشمم بندهخدا تا مامانم بیاد ازشون پذیرایی کرد
کسی بوده مثل من تا به حال یه بار هم خواستگار نیومده باشه تو خونه براش به خدا هیچیم هم نیست شرایطم به ...
خیلیا از خوبی واسشون خواستگار نمیاد مثلا میترسن جواب رد بدین من خودم قبل ازدواج ۵،۶ تا خواستگار داشتم همین که عقد کردم کلی آدم به خانوادم میگفتن ما خواستیم بیاییم میترسیدیم جواب رد بدین🙄🙄
اره مادرشوهرمه ۲سال بعداون داستان پسر کوچکش منو توراه مدرسه دیده .. میخواسته بره سربازی به مادرش گفته اول برین برام خواستگاری ک نشونه های منو گفته مادرش گفته حالا که تومیخوای مشکلی نیست ولی پدرش گفته نه اون بدرد تو نمیخوره مادرتو ازخونشون بیرون کرده شوهرمم گفته یااون یاسربازی نمیرم ...باورتومیشه هرجلسه که اینااومدن دیدنم برااشنایی مادرشوهرم برام آدامس وپفک میاورد 😅😅😅..خیلی برادرشوهرمو نمیبینم اوایل ازش خجالت میکشیدم .
یه بار گفتم شبیهشم چن تا خانم کم مونده بود منو بکشن.با اینکه من اصلا این عکسو نمیشناسم.این عکسم یکی از دوستام برام فرستاد که اراز ببین چقد شبیهین بهم.واسه همین ترجیح میدم بگم نه.شبیهش نیستم.
آرام آرام آتش به دلم زدی بنشین که خوش آمدی رویایه من.