2733
2734
عنوان

مکالمات بخش زایمان در روز ۸/۸ ۹۸!!!!

425 بازدید | 14 پست

💢 *مکالمات بخش زایمان در یک روز رند!*


دیگه وقتشه!



۱) پرونده ی شماره ۱۲۳۴-۱۱

پزشک: خانم من دیروز به شما گفتم جنین وضعیتش نرماله. باز پاشدی اومدی که!

زن: اتفاقا برای همین حرفتون اومدم دیگه. اگه نرماله پس میتونه امروز به دنیا بیاد.

پزشک: امروز؟

زن: وا چه اشکالی داره؟! بچه باید یاد بگیره روی پای خودش وایسه تا کی اون تو بخوابه بدون اینکه بخواد چراغ رو خاموش کنه!؟ بندناف خورِ مفت خور!

پزشک: ببینید خانم بچه ی شما ۹ ماهش پر نشده و براش خطرناکه!

زن: زمان ما والا از این قرتی بازیها نبودا. من خودم شش ماهه به دنیا اومدم. تازه ۲ ماه کمتر از این وروجک. خیلی هم از همسن و سالهام جلوترم.

پزشک: به هرحال من نمیتونم همچین ریسکی کنم. نوبت شما تو پرونده ۱۲/۹/۹۸ خورده!

زن: اوا اینکه رند نیست! فالوورام و خواهرشوهر کوچیکه‌ام و گروه دوستان دانشگاهم به درک! پس فردا تو مدرسه جلو همکلاسی های ۸/۸/۹۸ ایش خجالت میکشه خب بچم!

پزشک: بفرمایید…

زن: شنیده بودم بعضی دکترا عقده این، ندیده بودم که دیدم!


۲) پرونده ی ۲۲۲۲-۱۱

زن: وااااای دکتر به دادم برس!

پزشک: ببینید اگه مشکل تون ناباروریه، تخصص من نیست.

زن: نه دکتر من الان سه ماهمه. میخواستم دیگه اگه بشه، این بچه رو به دنیا بیاریم!

پزشک: جنین سه ماهه رو؟

زن: بله جاری خودم بچه ش رو سه ماهگی به دنیا آورد.

پزشک: زنده؟

زن حالا چه فرقی میکنه! به جا که تو شناسنامه ش بخوره روی قبرش زدن ۷/۷/۹۷

پزشک: شما روزی دو لیوان زعفرون بخور، برای جنین هم بهتره!


۳) پرونده ی ۵۶۶۵-۲۲۲

زن: دکتر کاش به اون سوگندی که خوردی پایبند بود! کاش!

پزشک: چی شده جانم؟

زن: من باید از صف جلوی بیمارستان بفهمم امروز نوبت زایمانمه.

پزشک: خب نوبت شما امروز نیست.

زن: ببین دکتر من ۸/۸/۸۸ عقد کردم، اگه این بچه امروز یعنی ۹۸/۸/۸ به دنیا بیاد حساب کردم بچه بعدی ام ۰/۰/۱۴۰۰ باشه اونوقت خانواده مون میفته رو شانس!

پزشک: ۰/۰/۰۰ نداریم اصلا!

زن: یعنی حتی اگه تو لحظه ی ترکیدن توپ سال تحویل به دنیا بیاد هم نمیزنن ۰/۰/۰۰؟

پزشک: خیر!

زن: حیف شد!! خب اگه این امروز به دنیا بیاد و بعدی رو بخوام ۹/۹/۹۹ به دنیا بیارم، میشه یک سال و یک ماه و یک روز. یعنی اگه سر سال از شیر و پوشک بگیرمش اونوقت جنین یکماه و  یک روزه رو میشه به دنیا آورد؟

پزشک: شما حتما یه سی تی اسکن از سرت بده.

زن: دکتر مگه اشعه‌اش برای بچم ضرر نداره؟

پزشک: بفرمایید…


۴) پرونده ۱۱۱۱-۱۱

پزشک: شما الان باید آماده شده باشی برای عمل، چرا هنوز اینجایی؟

زن: دکتر نمیشه این بچه رو ۹۸/۹/۸ به دنیا بیاری؟ بخدا من مشکلی ندارما. ۹ ماه تو شکمم بوده، ۲ ماه دیگه ام روش. این بچه مگه چه آزاری داره واسم؟

پزشک: عزیزم هر لحظه احتمال داره جنین از دست بره! برای خودت هم خطرناکه.

زن: آخه ۹۸/۸/۸ خز شد دیگه. باز اون تاریخ …

پزشک: …پرستار! پرستار!



حجاب یعنی خیابان ادامه اتاق خواب نیست!!!بلکه جای کار و تلاش و ترقی جامعه است


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

  🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

سخنی با خانم جلسه ای های سایت همونایی که صیغه رو حق قانونی مرد میدونن همونا که تا یکی نظری میده که مزاجشون خوش نمیاد طرفو میبندن به توپ و صدتا آیه و حدیث می بافن به هم و تحویل کاربرا میدن . خانم جون اره با خودتم تو نمیتونی به کسی بگی که نظر نده و نظرشو برای خودش نگه داره      چون اینجا برای تبادل نظره نه  تحمیل نظر  .    اگه ادعات میشه که با سوادی    لطفا  اگه یکمم چشاتو باز کنی    و کلتو از تو کتابای چرتت دربیاری و جامهه رو نگاه کنی بصیرت داشته باشی که افراد دور ورتم خوب ببینی  و اگه گوشاتم خوب وا کنی . اینو خوب میفهمی که  . همه قرار نیست مثل تو فکر کنن.  اون آیه و حدیثاتم نگه دار واس خودت روزی سه بار از روشون مینویسی فهمیدی؟مشق شب 😑 امشبت  هرجمله سه بار     ۱_  باشعور باشیم      ۲ _حرفای دیگران را طور دیگری بازگو نکنیم    ۳_ توهین نکنیم زیرا به مادر خود توهین کرده ایم چون او مارا تربیت کرده است   ۴_ زمین شدیدا گرده   . افتاد؟؟؟؟😁 
2728
2738
من دخترم8/7/98دنیا اومد دوس داشتم7/7/باشه دکتر گقت روز شلوغیه بیمارستان  منم گفتم پس نمیخام



من دخترم اخر ماهی دنیا اومد که زیاد دوست نداشتم.۴۰ هفته بودم.میتونستم اصرار کنم که دکتر اول ماه بعدش سزارینم کنه یعنی فقط سه روز فاصله بود ولی گفتم‌اگه سر سوزنی بچه ام‌چیزیش بشه خودمو نمیبخشم

حجاب یعنی خیابان ادامه اتاق خواب نیست!!!بلکه جای کار و تلاش و ترقی جامعه است
من دخترم8/7/98دنیا اومد دوس داشتم7/7/باشه دکتر گقت روز شلوغیه بیمارستان  منم گفتم پس نمیخام

من پسرم 6/6 بدنیا اومد ولی به تاریخش نگاه نکردیم 

ازت بدم میامد، وقتی میگفتن مبارکه پسره، چه خوب آفرین پسره، دلم میخواست همه رو خفه کنم، تو رو بیارم بیرون، نباشی، 😢 بدم میامد چون احساس میکردم به خواهرت توهین میشه، دلم میشکست از حرفها، حرفهاشون باعث شد ازت بدم بیاد، منتظر اومدنت نبودم اینقدر که حتی یه عکس هم نگرفتم از بودنت 😢 تو اومدی، صورت ماهت رو که دیدم عاشقت شدم، خنده های دلبرانت، ساکتی و مظلوم بودنت، وقتی خواهرت رو از من هم بیشتر میشناسی، من رو ببخش پسرم، من رو ببخش اگر گفتم دوستت ندارم، عاشقتم با همه وجودم با همه قلبم، اگر بخوای جون و عمرم رو براتون میدم، کاش مردم میدونستن گاهی با جملاتشون چه آتشی به قلب دیگران میتونن بزنن، دوست دارم مرد بزرگ بشی نه نر، دوستت دارم پسرم😘
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687