من الان تاپیکم زدم که ازتون یه سوال بپرسم همسرم برا خوراکی گرفته بود مونده بود تو ماشین ماشین جلو در بود بعد با مادرشینا میخواستن برن جایی من چادر سر کردم رفتم اونا رو برداشتم بعد شوهرم الان فهمیده قشقرق به پا کرده که به چه حقی رفتی جلو در!!!!
خب خب
بهم میگه من اگه یه روز نباشم تو زن ول میشی میشی هرزه هرچی دوس داشته به خودمو خانواده ام گفته مگه چیکار کردم دلم گرفته ابجیا
بگو خوراکیم‌مونده بود
حساسه روت انقد؟
شاید تاریخچه ای داره از رفتارهات ... مثلا چادر سر میکنی ولی لاش را باز میذاری ...
اگه چنین تاریخچه ای نداری ،شوهرت دچار بیماری وحشتناکیه ..به نظرم جدی بگیرش.. شکاک بودن و بی اعتماد بودن تا این حد واقعت واویلاس
میگه مادرم هرچی بگه بهت حق داره تو بدی هر زه ای
نه بخدا جلو چادرم بسته بود برداشتم اگه مامان میدید زشت میشد تیکه مینداخت بهم
از اول راضی نبودم ولی مامانم خواهرم برادرم فک و فامیل نزاشتم هی گفتن خوبه آخر مامانم انقد اصرار کرد قبول کردم ۳ ماهه از عروسی گذشته متنفرم از همه
دیگه کم کم دارم به خودکشی فکر میکنم گوشی مو شماره هام و چک میکنه خسته ام چیکار کنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
