2737
2734

 یبار سوم ابتدایی رو تموم کرده بودم با دوستام تو خیابون بازی میکردیم ی پسر همسایه داشتیم اون اول ابتدایی رو تموم کرده بود یروز تو ی برگه ی فحش ترکی نوشته بود اینجا بگم میترکم آورد داد روشم نوشته بود تقدیم به مینا من اینو خوندم به جای اینکه دیگ صدام در نیاد رفتم به داداش بزرگترش گفتم حسین اینجوری میگه به  من وسط خیابون روده بر شد از خنده گفت به کسی نگو خودم حسابشو میرسم😂😂😂😂بعدشم دیدم باباش جلو درشونه رفتم به اونم گفتم😂

شما چه سوتیایی دادین

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...

من همین الان تاپیک زدم سوتی ک خونه مادرشوهرم دادم برین بخونین🙄

یک عدد ماما هستم🤗 تو حیطه کاری خودم به سوالاتون جواب میدم😍 لطفا در مورد اینکه چه قرصی بخورم سقط کنم ازم سوال نپرسین.چون جواب نمیدم.نمیخوام تو کشتن یه طفل بیگناه سهیم باشم.کاربر سال  ۸۸ هستم. از بس‌ گفتین عکست بزار ببینیم خسته شدم😑گذاشتم پروفایلم.خوبه؟😐 اونایی هم میگن عکس خودت نیست میتونم بازم عکس بزارم اصلا سلفی هم میزارم  واژینیسموسی ها بیاین پی وی


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عه فوشش چی بود پدر و مادری😳

وقتی فهمیدم باردارم خیلی خوش حال شدم مثل همه خانوما ، ولی این حس وقتی دو برابر شد که فهمیدم یه انسان از جنس خودم تو دلم دارم، مثل خودم لطیف، احساساتی، مثل همه دخترای این سرزمین مهربون، من خوش حالم که یه دختر تو دلم دارم، که وقتی به دنیا بیاد موهای طلایی رنگشو براش خرگوشی میبندم، وقتی اولین بار بهم بگه مامان همون جا میمیرم و زنده میشم وقتی اولین بار مقنعه سرش کنه و بره مدرسه من با ذوق نکاهش میکنم، وقتی یه دختر موفق تو جامعه باشه من به خودم افتخار میکنم، دلوین عزیزم، تو اومدی تو زندگیم که بشی همه چیزم، دختر داشتن حس متفاوتیه، و مامان یه دختر بودن متفاوت تر❤
2728
عه فوشش چی بود پدر و مادری😳

Fuckuبه ترکی😑😑😑😑

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...
بگو فحشه چی بود تا بخندیم😐

گفتم 😑😑😑

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...
2738
😁😁😁😁خیلی باحالی 😁😁😁😁

تو تاپیک تو نوشتم فرسادم دیدم قفل کردی

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...
همکار شوهرم عنبر نسارا رو دم کرده بود خورده بود مثل چایی 😂😂😂😂 سوتی خودم یادم نیس

😂😂😂😂😂😂نمره بود؟

پدر بزرگ دوست منم حقوق ی ماه بازنشستگیشو یبار داده بود وازلین خریده بود به همش

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...
بگو فحشه چی بود خب بخندیم

یکم بالاتر گفتم

عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛پژمرده میشود.میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم...گاهی ریشه اش جا میماند در دلی؛لبخندی؛ بوسه ای...

منم یه بار تو مجردی فکر میکردم خدای زیبایی هستم .فکرمیکردم وقتی از خیابون رد میشم همه عاشقم میشن .بعد یه پسر خوشتیپ با ماشینش افتاد دنبالم منم رو ابرا بودم .وداشتم کلاس میزاشتم که یهو یه ماشین باسرعت رد شد اب کنار خیابون پاشید به لباسم چون قبلش بارون اومده بود پسره اومد جنتلمن بازی در بیاره منو برسونه بعد من از خجالت فرار کردم😂😂😂😂😂

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز