من امروز روز خاستگاریم بود پسره از اقوام دور پدرم هست و باهم هم رفت آمد کم و بیش داریم گفت که شرایطش اینه که پایان این ماه یعنی آبان عروسیمون باشه یعنی یک ماه نامزد باشیم قراره برای کارش که تاجر محصولات آرایشی هست ببره لندن منم قبول کردم به نظرتون کار خوبی کردم!!!
تعداد رای : 20
نظرسنجی
بله
6
30%
به باد فنا رفتی
7
35%
موقعیت از این بهتر بشین صداش رو هم درنیار
7
35%
از خریت تا حریت تنها یک نقطه فاصله هست چه آدمایی که یه روز ه حر کربلا میشن و چه عالم هایی که با یه کار کوچیک خر روزگار میشن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چه کنم که لعنت بر خودم دیگه گذشته کاش قبلش می گفتم یکم چشم و گوشم رو باز می کردین فکر کنم به باد فنا رفتم به هرحال دیگه باید رسمی کنیم اگه بزنم زیرش پدرم از وسط نصفم می کنه
از خریت تا حریت تنها یک نقطه فاصله هست چه آدمایی که یه روز ه حر کربلا میشن و چه عالم هایی که با یه کار کوچیک خر روزگار میشن
می بینی همش تقصیر مامانم و خواهرمه از بس تو گوشم یاوه خوندن قبول کردم تورو خدا دعاکن
امیدوارم بهترین اتفاقات بیوفته ، ولی اگه میتونی بهم بزن بخاطر خودت میگم چون تو این سن میتونی درس بخونی پیشرفت کنی رو پای خودت وایسی اما به هرحال بجزاینا برات آرزوی دلخوشی امنیت و آرامش دارم