واقعا احساس افسردگی میکنم.حوصله کار کردن ندارم.حوصله هیچی ندارم.فقط میخوام تنها باشم.شاز طرفی تا شوهرم تنهام میزاره حالم بد میشه .
زایمان سخت و بیمارستان رفتنا و سرم زدنای بعد زایمان یه طرف .
یه عالمه مشکل بعد از زایمان اومده سراغم.یبوست،افت فشار،سردرد،سرگیجه.در رفتن بخیه و گوشت اضافه اوردن
هنوز حالت تهوع های دوران بارداریم باهام هستن.😭😭😭😭😭
کل بارداریم حالت تهوع داشتم،حتی موقع زایمان😭.
تو این یک ماه که زایمان کردم هنوز نتونستم یه وعده غذای درست و حسابی بخورم.همش استرس دارم.باید کم بخورم تا حالم بد نشه.😪😪
بخاطر اینکه نمیتونم غذا بخورم هنوز بدنم ضعیفه.حتی شیرم هم کمه و بچم سیر نمیشه😫.
دلم میخواد بشینم یه دل سیر گریه کنم.زار بزنم.
ولی تا دوقطره اشک میریزم سردرد شدید میگیرم.
بخاطر حال بدم و مریضیم بعد زایمان حال پدر و مادرم بد شده و دیسک کمر مادرم عود کردش.
یه عالمه مشکل دیگه...
هیچ کسو ندارم تا بشینم براش درد و دل کنم.بشینه کنارم و براش حرف بزنم تا سبک بشم.
خیلی خستم خیلی