چقدر چي به چي گفتي
من و همسرم دانشجوي ترم اول و ١٨ساله بوديم
همون ترم اول با وجود مخالفت خانواده هامون ازدواج كرديم
با اينكه هر دو خانواده مرفهي داشتيم بدون كمك مستقل زندگي كرديم و زندگيمون رو ساختيم
سالهاي اول من بيشتر كاركردم و ايشون درسش تموم شد و رفت سربازي
وفقط من كار مي كردم
بعد هم ارشد و دكتري خونديم و ايشون هيئت علمي شد
و حقوقش خيلي خوب شد
بعد از اون هرچي خريديم به نام من ميزنه
به پاس سالهايي كه اول زندگي من تلاش بيشتري كردم
و هيچ وقت غر نزدم و منت نزاشتم