سلام
با دوست شوهرم و خانومش رفته بودیم جایی
ما ماشین نداشتیم و سوار ماشین اونا بودیم
خانومش خواسته هاشو جوری بم میگفت انگار وظیفمه انجام بدم
مثلا دستمال میخاست واسه بچش راحت میگفت دستمال بده، فلان رو بده و بهمان
وقتی هم انجام میدادم تشکر نمیکرد
انگار مدیونشونیم که ما رو هم سوار کردن
کلا تو این موقعیت چی میگفتم هم بهش نشون میدادم که وظیفم نیستا و اینکه باید یه زبان تشکری داشته باشه!