من سی و یکسالمه فوق لیسانسم. یکسال از من بزرگتره. فوق لیسانس مکانیکه. 13 ساله توی شرکت نفته، الان عسلویه است تا 5 سال دیگه هم باید بمونه اونجا بعدش منتقل میشه پالایشگاه تهران.
حقوق حدود 15 تومن. یه خواهر و برادر مجرد کوچکتر داره. خونه شون بالاتر از پاسدارانه.
مادر و پدرش اهل نماز و روره و مسجد و اینهان. خودشم خیلی روی دختر چادری تاکید داره.
وضع مالیش خیلی خوبه. ماشین و خونه عالی در تهران داره.
هنوز ندیدمش.
مامانم همش توی دلمو خالی میکنه. گریه میکنه میگه اگه تو بری کی من نگهداره. الانم 90 درصد کارهای خونه و 50 درصد کارهای شخصی والدینم با منه.
حالا گفتن یه زمانی تعیین کنید ما بیایم خواستگاری.
نمیدونم چکار کنم. بذارم بیان ؟ بعد اگه نتونستم برن عسلویه چی؟ ناراحت نمیشن؟