از وقتي پسرم به دنيا اومده هروقت ميريم خونه پدر شوهرم پدر شوهرم بچه رو ميگيره و منم حق ندارم باهاش بازي كنم حتي وقتاييم كه ميبردم اتاق به بچه شير بدم از بيرون صداش و ميشنيدم كه به شوهرم ميگفت پاشو برو ببين تموم نشد چرا ... نمياد اسم پسرم و ميگفت
حالا اينا به كنار هروقت با پسرم بازي ميكنه بعد يه كاري پيش مياد مادر شوهرم و صدا ميكنه ميگه بيا با اين بازي كن من برم برگردم انگار من چغندرم اونجا نشستم خيلي تحقير ميشم هميشه