من یه برادر شوهر دارم ...نکبت
وقتی زن عوضیش نیست خوب و مثل آدم برخورد میکنه
زنیگه که هست انگار جن دیده باشه ادب و تربیت یادش میره و خیلی بد برخورد میشه با من
من اصلا کاریش ندارم همیشه معمولی بودم با همه
اما این مرتیکه رو اعصابه نمیتونه همیشه عادی باشه...
سه بار تو جاده همسفر بودیم باهم
کثافت زنگ زد به گوشی شوهرم نمیدونم کجا بود دم دست نیود
بعد به من اینطوری میگه
فلانی جان....قربونت ببخشید خواب نبودی؟!!!!
گفتم نخیر و همسرم فعلا نمیتونه صحبت کنه
روبرو رو نگا کردم دیدم زنش اونور جادست و رفته سرویس بهداشتی
یعنی میخواستم جرش بدم
بعد وقتی مشروب میخوره خوش بر خورد میشه
هلاصه این آقا
نه فوق لیسانس قبول شدنم نه فارغ التحصیلی رو تبریک نگفت
فوت خاله و داییم رو هم تسلیت نگفت
خلاصه خیلی بیشعوره
متاسفانه رابطه فامیلی نزدیکه و نمیشه قطع رابطه کرد
و منم هیچی به شوهرم نگفتم و خیلی بدم میاد ازش