اومدم خونه مادرشوهرم مهموني دورهمي خانوماس
اومد رختخواب همه رو برد پهن كرد مال منو همينجوري پرت كرد وسط اتاق با اينكه بچه بغلم خواب بود دو ساعت بچه خوابوندم داشتن چاي و ميوه ميخوردن هيشكي نگفت خرت به چند بعدشم ك بيرون رفتم انگار ن انگار ك ي تعارف كنن تا اينكه يكي از خانوما گفت ميخواي برات چاي دم كنم چيزي نخوردي ولي اونا ي تعارفم نكردن😑😑
هنوز همونجا موندی 😐😐
بیخیال حساس نشو حالشو ببر خودتو عشقه اطرافیان فقط میخوان حال خوبتو خراب کنن نزار به هدفشون برسن
خیلی بی توجهن شایدم شمارو خودی حساب میکنن واسه همین
شب هیچ جانمون
سبک میشی
این از من به شما نصیحت
حتی در آینده خونه بچه هات
شبها برگرد خونه ت
عزتت همیشه حفظ میشه
منم واسه جاریم بشقاب میوه میزارن سر قابلمه براش میکشن
بعد ته مونده اخرش میریزن واسه من 🤐 البته قبل از قط رابطه
شاید باهات خیلی راحتن تو رو مثل خانوادشون میدونن
کیا بودن تو اون جمع؟
از صبح سرپام بخاطر مهموناشون اونم با وجود دوتا بچه غرغرو ك دارم اينم نتيجه اش
پاشو خودت هرچي مي خواي بردار بخور
محلشون هم نزار
سخت هم بود ديگه نرو خونشون
