اراده کردم بخونم برای کنکور معدلمم شد ۱۹.۸۸
اما از دست اعتیاد و کتک و پرت کردن وسایل و فریاد بابام با چشمای اشکی درس میخوندم یه روز امتحان شیمی نوبت اول داشتم دعوا خیلی شدید شد بابام مامانمو انداخت بیرون من و مامانم باهم رفتیم خونه مامان بزرگم...شب بود اوناهم کلی مهمون داشتن برای اینکع مهموناشون نفهمن ما اومدیم رفتیم زیرزمین برف باریده بود هوا خیلی سرد بود...دوساعت تو سرما نشستم و سینه پهلو شدم...
من خواستم اما نشد...شدم ۶۵۰۰تجربی 😔