بعداینکه همسرم رفت کربلا حس کردم خیلی ساده ام...اسمسی گله کردم‌،حالابرگشته اما...

ان شاالله که درست بشه...اما بکشونش سمت خودت... جای اونا رو بگیر... زندگیتو به دست خانوادش نسپر...همه جا باهاشون برو... هیچوقت شوهرتو تنها نذار...شاید ناراحته که تو نمیری و اینو یجور بی احترامی تلقی میکنه و فکر میکنه نظراتش برات مهم نیست...وقتی فهمید که نیتت خیره...کم کم بگو من بیشتر دوست دارم باخودت باشم و ازینجور حرفا

من آره ولی شوهرم نمیاد... و رفتن من به تنهایی فایده ای نداره

عزیزم نمیدونم درست متوجه شدم یا نه تو باهاشون میتونستی برس و نرفتی ؟ بعد پیامو...دادی منم مثل تو هستم عزیزم ولی ببین اونم حق داره خانوادشو ول نکنه شهر غریب یه کشور دیگه تو خودتو نشون نده مخالف اینی اینجور تورو سلیته میبینه بفهم اشتباه منو نکن مرد وقتی خوب میشه که ببینی تو ضد خانوادش یا ضد محبت اون به خانوادش نیستی وقتی اینو ببینه بدتر میره سمت اونا و محبت از تو بریده میشه اما تورو مثل دوست ببینه با تو دلش صاف میشه و..الان اون برداشت بدی داره 

منم هر جا رفتم با خانوادم شوهرم زهر مارم کرد زهر مار ولی وقتی ما اینجور رفتار میکنیم همه چی بدتر میشه تا بهتر چون شعور ندارن دوتا بدی هم از ما میبینن فکر میکننما افریطه ایم و بدتر توجیهی برا رفتارا بد بعدیشون میکنن نمیدونم برو سمتش احساستو بگو و خودتو ضد خانوادش نشون نده حتی چرب زبونی هم کن 

اون نگران تو هم بوده که گغگفته خونه تنها نباش تو پدر مادرتو داشتی بری پیش اونا ولی اون نمیتونس اونارو تنها بفرسته خطرناک عزیزم 

اما سرد بودن شما این امر رو تشدید میکنه...بخدا امتحان کردم...شوهرم مثل توئه

رابطه اینا چی؟!

شاید بخاطر پیامکات بوده ببین من عین توام اما مشاور بهم این حرفارو زده هر چند نمک به حرامه ولی وقتی ما بدی میکنیم خودمونو سلیته نشون میدیم رفتاراشون بدتر میشه تا بهتر ببین الان من سرما خوردم شدید رو تختم تمام شبو نخوابیدم اصلا براش اهمیت نداره اما اون مریض میشه من ..بهش گفتم برام سوپ بخر گفت نمیخرم گفتم نیاز دارم پیشم باشیو..بتزم عین خیالش نیس فقط باید موقعی که اون مرد من تلخ زبونی نکنم یجور نشون بدم رام مهم نیس .

ولی قهر کردن خونه بابا رفتن خیلی بده من بارها تجربه کردم خیلی بده خیلی همه چیو بدتر میکنه تا بهتر کم کم براش عادی میشه شاید اولش شوکه شه اما سری بعد اصلا بی ارزش تر میشی من بمیرمم دیگه قهر نمیکتم برم 

من کاری به شوهرت ندارم چون مرد ستون خونه نیست

زن ستون خونس ، طراوت و تازگی خونس ،زن به خونه روح میده عشق به زندگی میده

زن اگه بخواد میتونه و قدرتشو داره که خیلی کارا انجام بده

اگه دست از این رفتارات برداری میتونی شوهرتو به دل خودت راه بیاری اما متاسفانه این کارو نمیکنی

اول سفرش پیامک دادی سفرو بهش زهر کردی بعد پیام دادی گله کردی اینم از استقبال بینظیرت 

منم باهات موافقم عزیزم  مشاوره بهم گفت باید یکار کنی تو تو دید شوهرت قدیس دیده شی وقتی نشون میدی بد گویی میکنیو..برعکس از او دور میشه حتی میگه اونا بدی کردن کاسه بشقاب نشکن یجور مظلومانه بغض کن بگو چقدر ناراحت شدم از این رفتارو تموم کشش نده که اعصابشو خورد کنی فقط اروم من خودمو همیشه سلیته نشون دادم میبینم شوهرم ادمیو دوس داره که فکر نکنه ضد خانوادشه اینجور دور میشه ازت یه دنیا مطمعن باش بجا نزدیک شدن ما فکر میکنیم با بدگویی از اونا دور میشه اما بدتر منم مثل تو میبندمش به اسمس و اون ازم متنفر میشه 

عزیزم من میتونم بهت درخواست دوستی بدم تو شرایط بدم ازت راهنمایی بخوام که الان چه رفتاری نشون بدم ؟

ببین تجربه من بهم اینو میگه که اگر قرار باشه تو هر دعوا کوله بار دلخوریای از اول ازدواج تا الانو باز کنی هیچی حل نمیشه فقط اون کوله بار سنگینتر میشه

هر بحث و دعوا رو باید موردی حل کرد باید دید چه جور شروع شد کی شروع کرد و اون مورد رو چه جور باید حل کرد

من توی تاپیکهای متعدد از شما دیدم هیچ مسئله ای رو موردی نمیخوای حل کنی تا بهت راه حل میدن سریع میگی این مرد 8 سال روح و روان منو له کرده و اله و بله

خب بله این مرد همونه ولی روندی که تو در پیش گرفتی هم همون روندیه که 8 ساله اثر مثبت نداده

الان در موردی که در مورد این سفر  و دعوای پیش آمدا که مطرح کردی مقصر این ماجرا بیشتر شمایی 

تو هر ماجرایی مسائل رو. موردی بررسی کن تا به نتایج موثر برسی وگرنه با این روش به هیچ جا نمیرسی

ایشششش ،پس بچدردی میخوره😂چقد ادم باید بخیل باشه ک نه بزاره بقیه خوششون باشه نه خودش🤣