خانوادمو بعد مدتها دعوت کرده بودم خونمون
خدا میدونه چه ذوقی داشتم.از صبح که بیدار شدم یه دقیقه نشستم از ذوقم
هی اینجا رو بساب اونجا رو بساب اینو بپز اونو نپز😕
همه چی اوکی بود شامم خوردیم همگی.بعد شام صحبت از یه نوع سگ شد
گوشی شوهرم رو میز کنارم بود برداشتم نت شو روشن کردم رفتم تو نت عکس سگرو به خواهرم نشون بدم که
دیدم هی تو تلگرام داره پیام میاد
دو سه بار رد کردم اعلانشو
یه دفعه به چشمم اومد که نوشته بود رفتم حموم تمیز تمیز اماده ام برات عشقم
یعنی انگار یه پارچ اب یخ ریختن رو سرم😭
رفتم داخل تلگرام دیدم اوه اوه
چه خبره
یک گروه چت بود که داشتن تند تند حرف س ک س ی میزدن😭😭😭
اصلا هنگ کردم
۱۸۰۰ تا اس اومده بود
دست و پام میلرزید
شوهرمو صدا زدم بیاد داخل اتاق
گوشیو کوبوندم تخت سینش گفتم ظاهرا رفته حموم امادست برات
بعدشم اومدم از اتاق بیام بیرون که صداشو برد بالا کیو میگی چیو میگی😐😐 خلاصه
جلو خانوادم یه ابروریزی راه انداخت بیا و ببین
نمیخواستم خانوادم شبشون بهم بخوره
بعد سالها یه شب شام خونه ما بودن
عهد همین امشب باید این گند زده میشد
وای هر چی میگفتم ساکت باش نمیخوام مادر پدرم بفهمن من چه بدبختم فشارشون میره بالا
هی این بدتر داد میزد
اخر سر همه فهمیدن جریانو
تازه پررو دست پیشو گرفته میگه گوشیم باشه پیشه خودت
برو با خانوادت خونه پدرت دنبال شکایت بیفت😢
وای یعنی بزور تحمل کردما
رفتم دیدم کی تو گروه ادش کرده
به طرف اس دادم از گوشی شوهرم گفتم این چه گروهیه منو عضو کردی مگه نمیدونی من زن و بچه دارم
جواب نداد بلاک کرد
منم لجم گرفت رفتم تو گروه نوشتم کدوم احمقی منو اینجا اد کرد
بعدشم لفت دادم😏
تا الانم انقدر گریه کردم یعنی جلو خواهرامو خانوادم سکه یه پول شدم
اونا که رفتن هنوز ۵ دقیقه نشده بود شوهر پرروم دست پیشو گرفته پس نیفته اونده میگه اگه میخوای قهر و ناز کنی زنگ میزنم مامانت برگرده ببرتت
منم فحشش دادم
اونم زنگ زد مامانم
مامانمم گفت به من مربوط نیس مشکل خودتونه😥