2733
2739

ما تازه تو ی شهرجدید شهر خودمون نیس خونه ساختیم و تازه تموم شده.5ساعت تا شهر ما فاصلس.برای کارای پایانی خونه مبخاد بره.من واسه خونه ذوق زیاد داشتم.اینقد ذوق ک تو این یکسال ک درگیر ساخت بودیم خواب خونه جدید میدیدم.ولی اصلا نمیتونم با مادرشوهر کنار بیام.ی دختر یکسال و نیم داریم شوهرم بدون مادرش نمیره بخصوص بخاطر دخترم.بابد حتما یکی باشه ک کمک خودمون و بچه باشه.نمیدونم چرا نمیتونه اداره کنه این زندگی لعنتی..من اخرین بار با مادرشوهر بحثمون شد الکی الکی اعصابم حسابی بهم ریخت ک چن روز قرص اعصاب میخوردم..الان مبگه چن روز دیگه بریم مادرم هم بیاد.من همین الان ک فکر میکنم بهش سردرد شدید میگیرم.چیکار کنم ک شوهرم یا کوتاه بیاد یا خودش تنهایی بره؟؟؟من خودم دوس دارم برم ولی میترسم عصبی بشم و قسم خوردم با مادرش جایی نرم بنظرتون چیکار کنم.دخترم هم فردای روزی ک میخایم بریم واکسن داره😤شوهرم زنگ زده ک مت بدون دخترم نمیتونم برم.باید با مادرم کوتاه بیای فقط باشه نمیخاد اصلا باهم حرف بزنین😤😤😤

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

چ پیچیده

متوجه نشدین؟؟میگه بریم واسه خونه مادرم هم بیاد.من اصلا نمیتونم مادرش تحمل کنم.کمک میکنه ولی شوهرم بهش میچسبه.مادرشوهرم ایرادگیر و وسواسیه.حرص و جوشی و عصبیه.تحمل دیدنش ندارم.باهاش قهرم

2731

هرچی به خودت سخت بگیری بدترمیشه سعی کن کناربیای فکرکن مادرخودته بعضی ایرادهاروهم داره...ذهنیت منفی نداشته باش ازش به نفع خودته اونجاهم خودتوباخونه وبچه سرگرم کن شایدبتونه کمک حالتم باشه خونه جدیدمیرین دل مادروهم نشکنین ثواب داره کلامیخوادباتون زندگی کنه درسته؟

خب برو به مادرشوعرت محل نده شوهر بدبخت بین شما دو نفر گیر افتاده 

مگه میشه.شوهرم ول میکنه میره دنبال کارای خونه.من و مامانش و دخترم..نمبتونم تحملش کنم.واسم رفتارش و اخلاقاش قابل تحمل نیست

این همه وابستگی شوهرت طبیعی نیست بهرحال باید کوتاه بیای چون شوهرت حساس میشه

من از الان فشار عصبی گرفتم.اصلا انرژی منفی زیاد داره.انرژی منفیش ادم ذوب میکنه.کنارش عصبی میشم و بدنم داغ میکنه.چون خیلی حساسه و استرسیه و عصبی

2738
هرچی به خودت سخت بگیری بدترمیشه سعی کن کناربیای فکرکن مادرخودته بعضی ایرادهاروهم داره...ذهنیت منفی ن ...

واای نه اصلا..ما خودمون خونه داریم خودشن داره.تو شهر دیگه واسه وقتی ک میایم یا شوهرم کار داره.برای تعطیلات..لزومی نداره همیشه باهامون باشه😠😠

این همه اغصبانیت از مادرشوهرتو درک نمیکنم آره درسته مادر خودت نمیشه بهت حرفایی میزنه یا کارهایی میکنه مطابق میلت نیستن ولی باید احترامشو نگه داری تا حالا به مادرشوهرم توهین نکردم اینقدر حرف بارم کرده چه جلوم چه پشت سرم ولی تاحالا باهاش دعوا نکردم چون میدونم شوهرم خیلی روش حساسه اگه هم تو کاری دخالت کرد با احترام جوابشو میدم ناراحت نشه بیشتر خونشون با بچه ام خودمو سرگرم میکنم زیادم شنوده هستم تا حرف بزنم 

.....🤪....
این همه اغصبانیت از مادرشوهرتو درک نمیکنم آره درسته مادر خودت نمیشه بهت حرفایی میزنه یا کارهایی میکن ...

خب شاید استانه تحمل شما بالا باشه.من متاسفانه استانه تحملم پایینه.تا جایی میتونم تحمل کنم.ولی بیش از اون نه.3سال ازدواج کردم .مردم با خوشی شروع مبکنن من با جنگ و دعوا.ک رابطمون تیره شد ولی دوباره برگشتیم ک باردارشدم..من مادرشون کمکم بوده کارایی کرده.ولی ن واسه من واسه پسرش و نوش ک دختر من باشه کم نزاشته.همه جوره جونش هم میده.ولی مثل کسی ک جای من گرفته.واسه شوهرم زیادی مادری میکنه ک شوهرم ب من بها نده واسه دخترم زیاد از حد توجه داره..نمیزاره من زندگیم مدیریت کنم یا دخترم تربیت کنم.همش دخالت دخالت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز