2733
2739
عنوان

منِ او

74 بازدید | 8 پست

میخوام براتون چند سطری (البته چند صفحه ای) خاطره بذارم

خاطره ها مال من نیست اما به نظرم هر کدوممون حداقل با یه جاهاییش میتونیم همزاد پنداری کنیم

 اگر تجربه مشترک دارید یا نظری راجع به هر سکشن دارید بذارید و خواهشا پست نذارید بقیش کو زود باش اینا

میذارم خودم نگران نباشید😄

‏بخش اول:"خیلی قبلتر، نوجوانی"

‏۱.تو خونواده پدری من"زن" به اندازه مرد انسان نیست. در واقع زن از وقتی هویت پیدا میکنه و به عنوان یک انسان بهش حق انتخاب و تصمیم گیری داده میشه که سایه مردی تحت عنوان ازدواج بالاسرش باشه، در غیر این صورت حتی انتخاب لباس زیرش هم به عهده مرد خانواده ست

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

‏۲.زنها در انتخاب لباس محدود به سه رنگن، مشکی، سورمه ای و قهوه ای. اون هم نه اینکه رنگ بازار و ببینن، مرد میخره و زنانِ خونه از بینش انتخاب میکنن. تصمیم گیری در مورد تحصیل، ازدواج و حتی آدمهایی که زن حق معاشرت باهاشون رو داره هم برعهده ی مرده.زنها فقط یک تصمیم میگیرن:

2731

‏۳.میتونن انتخاب کنن تا یه سنی تو خونه پدر بمونن و برادر و پدر این تصمیم رو بگیرن یا هرچه زودتر ازین قفس فرار کنن، ازدواج کنن و به قفسی دیگه کوچ کنن. اینجا شانسه که آینده زن رو رقم میزنه. مرد انتخابی میتونه تو رو به قفسی کوچکتر ببره، میتونه قفست رو مجلل و شیک کنه که دیگران بهت...

‏۴.بهت حسودی کنن و باقی عمرت رو ازون قفس زیبا بهشون فخر بفروشی و یا کسی رو انتخاب کنی که اعتقادی به قفس نداشته باشه که در خانواده ما کمتر اتفاق افتاده.

‏زنهای خانواده ی ما در دوران نوجوانیِ من از زندگیشون راضی بودن. حتی همین الان هم میبینم از اون قفس شیک و مجلل کاملا رضایت دارن.

‏۵. تنها زن متفاوت فامیل مادر من بود که تن به قفس نداد. خونواده مادری من نقطه مقابل خونواده پدریست. درسته اعتقاد شدید به مذهب مادر و خاله هام رو خرافی و سطحی بار آورده اما در عوض زنها در همه امور تا جایی که توان داشته باشن مردهاشون رو رهبری میکنن.دخترخاله هام در سنین بالا مجرد...

‏۶. تحصیل کرده، شاغل، خودساخته و بااعتماد به نفس به زندگیشون ادامه میدن و اگر طعنه و کنایه حاکی از خرافات و تحمیل حرف مردم نباشه زندگی خوبی دارن. مادرم تمام عمرش با خانواده پدرم جنگید تا من و خواهرم تن به قفس ندیم. با هزار نیرنگ هلمون داد تا تو اجتماع باشیم. درس بخونیم وکار کنیم.

2738
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز