من 19سالم هست و یه خواهر 23 ساله دارم...پسرعموی من از بچگی همبازی خواهرم بوده چون همسن هستن و وقتیم ک بزرگتر شدن خواستگار خواهرم بود..البته خواستگاری رسمی نه حتی با خود خواهرمم حرف نزده بود..ولی خب خواهرم اصلا بعنوان شوهر نمیخوادش و خودش یکی دیگیو دوست داره که بخاطر شرایط خانوادگیمون نمیتونه اعلام کنه و فقط من خبردارم...ینی خواهرم اصلا نمیخاد با اقوام ازدواج کنه خوشش نمیاد..پسرعموی من همیشع میگفت من یکی از دخترای عمومو میخام(ینی من یا خواهرم) از عید امسال نمیدونم چی شد یکم رابطمون باهم زیاد شد پیام دادیم..عاشق هم شدیم خیلی دوسش دارم...اونم منو خیلی دوست داره ینی خودش اینجوری میگه ..بهم ابراز علاقه میکنه
خواهرم از من خوشکلتره خوش هیکل تره...وقتی پسرعموم میاد خونمون از غصه دق میکنم ک خواهرمو میبینه
خوب ازدواج کنید
خیلی کار زشتی کردی با خواستگار خواهرت ....
دوستم بنظرم خودتو بکش کنار چون تا اخر عمر عذاب میکشی
من شرایط تورو داشتم ک تو نامزدی بهم خورد
عجب خب الان میخوای چیکار کنی
خب اونی که خواهرت میخوادش پا پیش بذاره همه چی به خیر و خوشی تموم میشه عزیزم
دلم میخاد بمیرم ک اینقد ادم بدیم ک به خواهرم همچین حسی دارم.. قبلا.با پسرعموم صحبت کردم بهش گفتم ک اگ خواهرمو میخاد بهم بگه من قبول میکنم ولی اون گفت نه فقط تو..تو واس من نعمتی
یا اکثریت نی نی سایتی ها .
اگه پسرعموت واقعا دنبال ابجیت نیست،ابجیتم که نمیخوادش
چرا خودتو ازار میدی؟
حق هم داری خوب خیلی سخته بدونی یکی به خاطر خودت ، شخصیت و افکارت دوستت نداره فقط نیت کرده بالاخره یکی از دختر عموها رو بگیره ، خوبه خواهر سومی ندارید وگرنه بعد از تو میرفت سراغ اون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
