2737
2734
مهم بود ولیمیخوام دیگه نباشه.... خیلیییی احمق بودم که تا الان موندم... خیلییی احمق تر بودم که موندم ...

انشالا ک هیچ اتفاقی نمیفته عزیزم مجبوری چاره ی دیگه ای نداری..توفقط جریانو ب پدرت بگو..مادرت نزار از همه جزئیات با خبر بش فقط بگو ک باهم تفاهم نداریم طلاق ب نفع هردومونه و...سعی کن جلو مامان بابات ماتم نگیری توه فکر باشی گریه کنی.ناراحت میشن....جدا شو خودتو خلاص کن..

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

داشتیم پایین با مامانش و زنعموش حرف میزدیم مامانش توپید بهمو دعواهای گذشته رو انداخت وسط، منم دلم گر ...


 اخه فقط بگیم چی کار کنی که فایده نداره الان میگی نه مامانم مریضه نمیخوام کسی بفهمه ابروم میره و از این حرفا... وگرنه که  این ادما و این شوهر به لعنت خدا هم نمی ارزن. الان بگیم طلاق بگیر میگیری؟؟؟

اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد...
2731
عزیزم چکار کردی؟؟خواهش میکنم خبرم کن‌نگرانم

هیچی..تا صبح زاااار زدم فقط... ساعت ۱۰اینا بود پاشد اومد تو اتاق گفت وسایلاتو بذار سرجاش، تو جایی نمیری. با کسی هم کاری نداشته باشو پاتم نذار پایین. من جبران می‌کنم همه چیو. میشم همونیکه تو میخوای... گفتم گوه نخور بابا... ببین منو‌ به چه روزی انداختین؟ مثل یه سگ خیابونی باهام رفتار کردین ، تف کردین تو صورتم گفتین گم شو از اینجا. میگه من نگفتم بابام گفت... تو رفته بودی پایین از من بد میگفتی من کاری نکردم. (مرده شورشووووو ببرن..)گفت تا دستم پول بیاد از اینجا میریم... گفتم بس کن ، خفه شو کم گولم نزدی با این مزخرفاتت..! الکی بهش گفتم اگه منو بخوای یه لحظه هم منو تو این خراب شده نگه نمیداری. همین امروز میری یه اتاق ۱۰متری هم باشه اجاره میکنی نمیذاری من اینجا بمونم. گفت دستم پول بیاد باشه.. گفتم حالم ازت بهم میخوره دروغگوی آشغال... به من وعده ی الکی نده. بعدش زنگ زدم به دایی هام اوناهم گفتن اگه اومده اینارو بهت گفته به ۱۰روزی صبر کن ببین چه غلطی میکنه رفتارش، حرف زدنش، چیش عوض میشه؟ یا اصلا میره یه جا دیگه اجاره کنه یا نه؟ 

فعلا منم موندم.. کور شدم از بس اشک ریختم دلم اصلا خالی نمیشه.

یه وقتایی سخته که ن_____آ____م____ر____د نشی!!!
2738
یعنی دیشب بار اولشون نبوده کتکت زدن؟؟

نه یبارم پارسال آذر ماه بود به همچین درگیری ای داشتیم و دقیقا همین کارارو باهام کردن اما چون تازه ۲ماه بود از قهر اومده بودم تحمل کردم....

یه وقتایی سخته که ن_____آ____م____ر____د نشی!!!
هیچی..تا صبح زاااار زدم فقط... ساعت ۱۰اینا بود پاشد اومد تو اتاق گفت وسایلاتو بذار سرجاش، تو جایی نم ...

خیلی سخته چشم پوشی کردن از وحشیگری هاشون..البته همه ک مث هم نیستن بعضی ها تحمل میکنن بعضی ها نمیتونن تحمل کنن.بیشتر اونایی  تحمل میکنن بچه دارن.وبعضی ها هم با وجود بچه صبرشون تموم میش و جدامیشن....من اصلا تورو درک نمیکنم ولی زندگی خودته مختاری خودت تصمیم بگیری چون تویی ک توه اون زندگی هستی...ولی این مردی نیست ک بش بهش تکیه کرد.پشتیبانت نیست.عرضه وغیرت توه وجودش نیست..کار اون صدبرابر از خیانت بدتره.....بگذریم..چن سالته؟؟اگ میخوای بمونی دیگ باید از اینی ک هستی بیرون بیای بشی ی آدم دیگه..ن اینک بد بشی نععع باید سیاست بخرج بدی..تا میتونی ب شوهرت برسی و محبت کنی و فعلا از خانواده اش بد نگی..اصلا درمورد اونا حرفی نباید بزنی فک کن وجود ندارن...برای خودت وقت زیاد بزار بچه هم نداری سختت بش...باید تمام تلاشتو بکنی ک توه مشتت بگیریش..ب هیچ وجه پایین نرو..درمورد شوهرت پیش فامیلاش بد نگو چون ب گوشش برس بدتر میش. میفته سر لج

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز